Abstract:
ولایت پدر و جدّپدری بر فرزند صغیر یا کبیری که جنون و سفه او متصل به صغر باشد، از مسلّمات فقه و مورد تصریح قانون مدنی است. اما در باره تاثیر شایستگی های اخلاقی پدر یا جدّپدری بر این ولایت شرعی و قانونی اتفاق نظر وجود ندارد.این مقاله در صدد اثبات آن است که صفات اخلاقی، و به طور خاص عدالت یا وثاقت، تاثیری در ثبوت ولایت قهری ندارند. اما در استفاده از این حق و اجرای اختیارات ناشی از آن نقش ایفا می کنند. بنابراین، حتی اگر پدر فاسق نیز باشد، بر فرزند محجور خویش ولایت دارد؛ بدون آنکه حاکم و دادگاه نیز حق دخالت در کار وی را داشته باشد. اما اگر ثابت شود که پدر به زیان فرزندش عمل می کند، از سوی حاکم عزل می گردد. علاوه براین، ولیّ در چنین مواردی امین نیز محسوب نشده و دارای مسئولیت مدنی در قبال تصرفات خویش خواهد بود.
Guardianship of father and grandfather upon insanity minor or adult child from its childhood is undisputed in Jurisprudence and civil law: but there is no consensus about effect of moral competence father or grandfather to canonical legal.
Article 1180 of iranan cicil code Appointed:”minor is upon Guardianship of his father and his grandfather. And also insanity minor or adult child from its childhood is upon Guardianship of his father and his grandfather.
This article proves that moral qualifications, and particular justice or trustworthy, has no effects in proofing natural guardian. But it plays important role in using of this right and implementation of its power. Therefore, much as father was unfaithful it has supervision upon obsolete child, without the ruler can interfere it. But if it is proved that father applies losses of his child, the ruler can uninstall him. In addition to, this cases natural guardian isn’t trustee and posses civil responsibility in his possessions.
Machine summary:
مقاله پيش رو در پي اثبات آن است که صفت هاي اخلاقي و به طـور خـاص عـدالت يـا وثاقـت ، اثري در ثبوت ولايت قهري ندارند؛ اما در استفاده از اين حق و اجـراي اختيارهـاي ناشـي از آن نقش ايفا ميکنند؛ بنابراين ، حتي اگر پدر فاسق نيز باشد، بر فرزند محجور خويش ولايـت دارد؛ بدون آن که حاکم نيز حق دخالت در کار وي را داشته باشد؛ اما اگر ثابت شود که پدر به زيـان فرزندش عمل ميکند، از سوي حاکم عزل ميشود.
٢. شرايط موليعليه قهري همان طور که گفته شد، طبق نظر مشهور فقيهان و به نص ماده ١١٨٠ قانون مدني: «طفل صغيرتحت ولايت قهري پدر و جد پدري خود ميباشد و هم چنين است طفل غيررشيد يا مجنون در صورتي که عدم رشد يا جنون وي متصل بـه صـغر باشـد»؛ پـس ولايـت قهري بر فرزند به يکي از دو امر زير مشروط است : الف ) فرزند، صغير باشد؛ يعني به سن بلوغ نرسيده باشد و چنان که ميدانـيم «سـن بلـوغ در پسر پانزده سال تمام قمري و در دختر نه سال تمام قمري است » (تبصره ماده ١٢١٠ ق .
همان گونه که ميدانيم ماده پيش گفته به شرح زير اصلاح و تصويب شد: هر گاه ولي قهري طفل رعايت غبطه صغير را نکند و مرتکب اقدام هايي شود که باعث ضرر موليعليه شود، به تقاضاي يکي از اقـارب وي يـا بـه درخواسـت رئـيس حـوزه قضايي پس از اثبات ، دادگاه ولي مذکور را عزل و از تصـرف در امـوال صـغير منـع و براي اداره امور مالي طفل فرد صالحي را به عنوان قيم تعيين ميکند.