Abstract:
این تحقیق به بررسی رابطه بین ابعاد مدل فرهنگ سازمانی دنیسون با میزان یادگیری سازمانی شرکت صنایع الکترونیک ایران (صاایران) میپردازد. تحقیق حاضر با توجه به هدف آن از نوع مطالعات کاربردی و از نظر روش گردآوری و تحلیل داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری تحقیق شامل 274 نفر از مدیران و مهندسان شرکت میباشند که با استفاده از جدول مورگان، تعداد 170 نفر از آنان به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات، یک پرسشنامه 48 سوالی بسته پاسخ است که در طیف پنج گزینه ای لیکرت تنظیم شده است. به منظور بررسی روایی، پرسشنامه در اختیار تعدادی از خبرگان صنعت و دانشگاه قرار گرفت و نظرات و پیشنهادات آنان در پرسشنامه اعمال گردید. برای بررسی پایایی نیز از فرمول آلفای کرانباخ استفاده شد که مقدار آلفای 0/968 نشان دهنده پایایی مناسب پرسشنامه است. داده های به دست آمده از پرسشنامه با استفاده از روش های آماری توصیفی و آمار استنباطی و با کمک نرم افزار SPSSwin18 تجزیه و تحلیل گردید. نتایج نشان می دهد که بین دو متغیر اصلی فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی، 0/73 همبستگی وجود دارد. همچنین از نظر مدیران و مهندسان شرکت صاایران، بین هر چهار بعد اصلی مدل فرهنگ سازمانی دنیسون با یادگیری سازمانی، به ترتیب 0/63 و 0/61 همبستگی و رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد. وجود این رابطه بیانگر اهمیت فرهنگ توجه به تغییرات محیطی و توجه به یادگیری و نوآوری در فعالیت های مربوط به تولید، اشتراک و کاربرد دانش در شرکت صاایران می باشد.
Machine summary:
همچنین از نظر مدیران و مهندسان شرکت صاایران، بین هر چهار بعد اصلی مدل فرهنگ سازمانی دنیسون با یادگیری سازمانی، به ترتیب 63/0 و 61/0 همبستگی و رابطه مثبت و معنا دار وجود دارد.
برخی از صاحب نظران (Chandra, 2008; Holowzki, 2005; Huey-ming, 2002; Petty, 2009; Sanchez, 2011; Yilmaz, 2008; Dong, 2011; Gimenez, 2013; Zhang, 2009) ، براین باور هستندکه فرهنگ سازمان اساس شکلگیری یادگیری سازمانی است و تلاش برای ایجاد یک سازمان دانش محور در صورتی موفق خواهد بود که سازمان از فرهنگ حمایت کننده و تقویت کننده برخوردار باشد.
نتایج ارزیابی انجام شده در جدول 1 نشان میدهد که رابطه بین فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی در شرکت صاایران در سطح 01/0 برابر با 73/0 است که حاکی از همبستگی و وجود رابطه مثبت و معنادار بین آنها میباشد.
با توجه به نتایج به دست آمده میتوان نتیجه گیری کرد که این فرضیه که بین ابعاد فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی در شرکت صاایران رابطه معناداری وجود دارد مورد تأیید میباشد.
به این ترتیب و با توجه به نتایج به دست آمده، فرضیه سوم تحقیق که از دیدگاه مدیران شرکت صاایران، بین ابعاد فرهنگ سازمانی و یادگیری سازمانی شرکت رابطه معناداری وجود دارد به تأیید میرسد.
نتایج به دست آمده حاکی از همبستگی و وجود رابطه مثبت و معنا دار بین هر چهار بعد اصلی مدل فرهنگ سازمانی دنیسون، شامل انطباق پذیری، ماموریتی، درگیر شدن درکار و سازگاری در کار با یادگیری سازمانی در شرکت صاایران میباشد.