Abstract:
دشت بهبهان منطقه ای است که در آن، کوه های بلند زاگرس به دشت های پست خوزستان منتهی می شود. این دشت به دلیل وجود رودخانه های پرآبی مانند مارون و نیز وجود زمین های حاصل خیز، به لحاظ زیستی، شرایط بسیار مساعدی را برای شکل گیری استقرارهای انسانی از پیش ازتاریخ تا دوره ی معاصر، فراهم آورده است. نتایج حاصله، برآمده از دو فصل بررسی در منطقه ی منصورآباد بهبهان است؛ این منطقه در بخش های شمال و شمال شرقی دشت بهبهان قرار دارد. محدوده ی بررسی منطقه ای به مساحت حدود 150 کیلومتر مربع و هدف اصلی این برنامه، مستندسازی و شناسایی آثار باستانی موجود در محدوده ی لرزه نگاری اکتشاف نفت منطقه ی منصورآباد بود. روش بررسی به صورت گسترده و تااندازه ای فشرده و براساس نقشه های 25000/1 منطقه، برای بررسی موقعیت جغرافیایی و ثبت آثار باستانی بود. در این بررسی، ثبت محوطه های باستانی با استفاده از دستگاه مکان یاب GPS و نمونه برداری از یافته های سطحی به روش دلبخواه انجام گردید. در یک نگاه کلی می توان چشم انداز زمین ریخت شناسی منطقه ی بررسی شده را به 3 بخش دشت، تپه ماهورهای کوهپایه ای و کوهستان تقسیم نمود. قسمت دشت شامل بخش هایی از شمال دشت بهبهان می شود؛ تپه ماهورهای کوهپایه ای، زمین هایی با پستی وبلندی ملایم است که از بخش های شمال، شرق، شمال شرق و شمال غرب به دشت بهبهان منتهی شده و در بخش های دیگر به رشته کوههای خائیز و بدیل ختم می شود. منطقه ی کوهستانی نیز شامل بخش هایی از رشته کوه خائیز و رشته کوه بدیل است. نتیجه ی بررسی های انجام شده در منطقه ی منصورآباد، شناسایی مجموعه ای متشکل از 55 محوطه از دوره های مختلف، شامل: تپه، پراکندگی سفال، پراکندگی سفال و معماری، پراکندگی دست ساخت های سنگی و معماری، پراکندگی معماری و چندین سازه ازجمله بنای امامزاده ، دژ، آسیاب ، بنای مسکونی و استودان است. آثار شناسایی شده در بخش های مختلف چشم انداز زمین ریخت شناسی منطقه ی بررسی، از جمله دامنه ی ارتفاعات، دهانه ی تنگه ها و پشته های طبیعی تپه ماهورهای کم ارتفاع قرار گرفته اند. به نسبت دوران اسلامی، آثار متعلق به دوره های پیش ازتاریخ و تاریخی، درصد کم تری از آثار شناسایی شده را تشکیل می دهند. شمار قابل توجهی از محوطه های شناسایی شده از نوع محوطه های با معماری سنگی خشکه چین بوده که با استفاده از تکه سنگ های کوچک و بزرگ تراش خورده ساخته شده اند. درمجموع پراکندگی سفال بر سطح این محوطه ها کم بوده و برخی از آن ها بدون سفال اند.
Machine summary:
از رهگذر این کشف همچنین، مطالعات دیگری توسط علیزاده (Alizadeh, 1985)، مجیدزاده (Majidzadeh, 1992)، استروناخ (Stronach, 2003)، الوارزمن (Alvarezmon, 2006)، محمدرحیم صراف (صراف، 1369)، رسول بشاش (بشاش، 1369) و سوسن معتقد (معتقد، 1369) بر روی آثار و مواد مکشوف از این آرامگاه انجام گرفت.
این محوطه در دامنۀ ارتفاعات بدیل با ارتفاع 396 متر از سطح آبهای آزاد قرار گرفته و شامل پراکندگی اندک دستساختهای سنگی و استقراری بهنسبت قوی از دوران اسلامی شامل پراکندگی سفالهای این دوره و بقایای معماری سنگی است.
مساحت محوطه براساس پراکندگی سفالها و دیگر مواد فرهنگی در حدود 4 هکتار برآورد شده و مشخص نیست که چه میزان از این مساحت در دورۀ فراپارینهسنگی مورد استفاده بوده است (تصویر 1).
سفالهای گردآوریشده از سطح این محوطهها دارای خمیرهای به رنگهای نارنجی، نخودی مایل به نارنجی و قهوهای مایل به نارنجی بوده و از مواد گیاهی و دانههای سفید بهعنوان شاموت استفاده شده است.
سفالهای یافتشده از سطح این محوطهها دارای خمیرهای به رنگهای نارنجی و نارنجی مایل به نخودی بوده و از مواد گیاهی و دانههای سفید بهعنوان شاموت آنها استفاده شده است.
سفالهای یافتشده از سطح این محوطهها دارای خمیرهای به رنگهای نخودی و نارنجی بوده و از مواد گیاهی، شنریز و دانههای سفید بهعنوان شاموت آنها استفاده شده است.
Ancient Settlement Systems and Cultures in the Ram Hormuz Plain, Southwestern Iran, Chicago: The Oriental Institute of the University of Chicago.
“The Tomb at Arjan and history of south western Iran in the Early sixth century BCE”.