Abstract:
د راقتصاد دانشپنیان با تزریق دانش سطح بالا (اعم از دانش فنی و بازاری) در بخشهای گوناگون
اقتصادی» عملکرد نهادهاء اجز| و روابط تسهیل و ساختار اقتصادی مفاومتر میشود. در صنایع دانشبنیان
بهعنوان یکی از تبلورهای اقتصاد دانشپنیان» با تزریق ن وآوری و دانشهای فنی و بازاری پیشرفته در ف رآ پند
تولید» میتوان سرعت دستیابی به محصول وکیفیت آن را افزایش داد پا محصولی جدید را برای رفع
نیاز طراح ی کرد. این صنایع با افزایش شعابان در رشد اقنصادی» نوان اقنصاد ر| دوچندان کرده و سطح
اقتدار اقتصادی کشورها را افزایش میدهد.
در نوشتار پیشرو با بررسی دو رویکرد کلی رایج و رقیب در صنایع دانشپنیان و تحلیل مزیتها و
عیبهای ایندو رویکرد به شرح رویکرد سومی از صنعت دانشپنیان پرداخته شده است که انیت
اقتصادی بیشتری را برای کشورها در پی دارد. رویکردی که طراح ی آن مبتنی بر نظریه اقتصاد مقاومتی
صورت گرفته است. صنعت دانشپنیان مقاومتی» صنعتی با کاربر ی آسان» حج مکوچک و قابلیت هم هگیر
شدن است و با تبدیلشدن ای نگونه صنعتیسازی به فرهنگ عمومی بهصورتی پایدار و متوازن به رشد
اقتصادی کشورها کمک م یکند. این صنعت به راحتی مورد تنهدید قرار نم یگیرد و در صورت نهدید نیز
به راحتی به آن آسیب وارد نمیشود.
Machine summary:
در صنایع دانشبنیان بهعنوان یکی از تبلورهای اقتصاد دانشبنیان، با تزریق نوآوری و دانشهای فنی و بازاری پیشرفته در فرآیند تولید، میتوان سرعت دستیابی به محصول و کیفیت آن را افزایش داد یا محصولی جدید را برای رفع نیاز طراحی کرد.
مبتنی بر این نگاه، عبارت «صنایع دانشبنیان (Knowledge Base Industries (High-Tech Industries))» اشاره به صنایعی دارد که ضمن برخورداری از فناوریهای پیشرفته، متکی به تخصص علمی پیشرفته هستند و مشخصه غالب آنها هزینه بالا در زمینه تحقیق و توسعه آنهاست (کیبل و ویکینسون، 2000).
قابل اثبات است که بزرگبودن بنگاههای دانشبنیان و اینرسی سازمانی حاکم بر آنها، در هر چهار بعد مانع نوآوری میشود؛ چرا که تولید جدید و کاربست فناوری جدید در این صنایع بسیار هزینهبر است؛ تغییر شیوه توزیع بهعلت مشتریمدارنبودن محصولات اینگونه سازمانها به راحتی ممکن نیست و تغییر استراتژی کلان نیر در ساختار پیچیدۀ مدیریتی اینگونه صنایع چندان امکانپذیر نیست؛ بنابراین در بسیاری از موارد، صنایع بزرگ دانشبنیان فقط برای مدتی اندک دانشبنیان میمانند و با گذشت زمان، بهعلت مشکلبودن نوآوری، محصولات آنها به محصولاتی سنتی تبدیل میشود و گستره نفوذ آنها در بازار کاهش مییابد.
آنچه در صنایع دانشبنیان در معنای متعارف پدیدار است از هر سه گونه انباشت ناشی میشود: اولا، انباشت ثروت و سرمایه فراوانی لازم است تا این صنایع بنا شوند؛ ثانیا، این صنایع محصول انباشت دانش هستند و از ترکیب پیچیده دانشهای گوناگون حاصل میشوند؛ ثالثا، بدون حمایت دولتها یا به عبارت دیگر بدون انباشت قدرت، قابلیت راهاندازی ندارند.