Abstract:
بر اساس نظریه های روانشناسی، رفتار مدیران تحت تاثیر برخی ویژگی های شخصیتی است که یکی از مهم ترین این ویژگی ها، سطح دینداری آنان می باشد. نتایج پژوهش های اخیر نشان می دهد که دینداری مدیران موجب کاهش رفتارهای فرصت طلبانه آن ها در پنهان نمودن اخبار بد شرکت و در نتیجه کاهش ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها می گردد. لذا بر پایه این استدلال، پژوهش حاضر با استفاده از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری به بررسی رابطه بین سطح دینداری مدیران با ریسک سقوط قیمت سهام شرکت و مطالعه اثر تعدیل کنندگی حاکمیت شرکتی بر این رابطه می پردازد. بدین منظور، برای سنجش ریسک سقوط قیمت سهام از چولگی منفی بازده سهام وبرای اندازه گیری سطح دینداری از پرسشنامه خدایاری فرد و همکاران (1389) استفاده گردید. پرسشنامه مذکور برای 124 شرکت ارسال گردید که در نهایت تعداد 91 شرکت به پرسشنامه ها پاسخ دادند و در تحلیل های آماری لحاظ شدند. پس از اطمینان یافتن از برازش قابل قبول مدل های اندازه گیری و ساختاری پژوهش، یافته های پژوهش حاکی از آن است که سطح دینداری مدیران موجب تمایل کمتر آن ها به پنهان نمودن اخبار بد شرکت شده که بروز چنین رفتاری، ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها را کاهش می دهد. علاوه بر این مطابق با پیش بینی نظریه جایگزینی، نتایج نشان می دهد که حاکمیت شرکتی رابطه منفی بین دینداری و ریسک سقوط قیمت سهام شرکت ها را کاهش می دهد
Machine summary:
پس از اطمينان يافتن از برازش قابل قبول مدل هاي اندازه گيري و ساختاري پژوهش ، يافته هاي پژوهش حاکي از آن است که سطح دينداري مديران موجب تمايل کمتر آن ها به پنهان نمودن اخبار بد شرکت شده که بروز چنين رفتاري، ريسک سقوط قيمت سهام شرکت ها را کاهش ميدهد.
از سوي ديگر بر پايه نظريه نمايندگي، حاکميت شرکتي باعث کاهش بروز رفتارهاي فرصت طلبانه از سوي مديران شده و بر رابطه بين سطح دينداري و ريسک سقوط قيمت سهام شرکت اثرگذار 1 Barro & McCleary 2 Li & Cai 3 Callen & Fang 4 Hutton et al است (جنسن و مکلينگ ١، ١٩٧٦؛ کالن و فانگ ، ٢٠١٥).
نخست ، مديران متدين بيشتر از ساير مديران درصدد نهادينه کردن هنجارهاي ديني و اخلاقي در شرکت بوده و لذا، کمتر از سايرين 1 Turner 2 Calkins 3 Kennedy & Lawton 4 Agle & Van Buren 5 McCullough & Willoughby 6 Vitell 7 Akers 8 Johnson & Jang 9 Graham 10 Kothari et al اقدام به پنهان نمودن و تحريف اطلاعات شرکت ميکنند (بارو و مک کليري، ٢٠٠٣؛ لي و کاي، ٢٠١٦).
به طوريکه مکانيزم هاي حاکميت شرکتي از طريق اعمال نظارت مؤثر بر رفتار فرصت طلبانه مديران ، نقش نظارتي هنجارهاي ديني را کم رنگ تر نموده و رابطه بين دينداري مديران و کاهش ريسک سقوط قيمت سهام شرکت ها را تضعيف ميکند (لي و 1 Javers 2 Grullon et al 3 McGuire et al کاي،٢٠١٦).