Abstract:
یکی از پدیدههای مهم که از دیرباز ارباب ادیان به آن توجه داشتهاند، نظم کیهانی است. اصطلاح «نظم کیهانی» بر راستی و انضباطی دلالت دارد که در تمام ساحتهای عالم هستی جاری است و امور بر اساس آن انتظام مییابند. عنایت به این موضوع ظاهرا در زرتشتیگری و تائوئیسم جلوههای ویژهای دارد؛ بنا بر متون مقدس این آیینها، طبیعت تا حدی به واسطهٔ ظهور نظم کیهانی در آن مقدس است. در ایران باستان، نظم کیهانی معادل «اشه» است و به عنوان یکی از مبانی اصلی دین زرتشتی، قلمرو معنایی گستردهای دارد. «اشه» به معنای راستی است، اما اصطلاحا عبارت از قانون معنوی و اخلاقی سرمدی است که اهورامزدا تاسیس کرده است. بنا بر اشه، در حوزه رفتار و اخلاق انسانی، هر کنشی، واکنشی و هر کار نیک یا بدی، پاداش یا پادافره خاص خود را در پی دارد؛ در حوزه قانون طبیعی نیز، تبلور اشه نظم و تعادل طبیعت است که علّت مبقیهٔ آن به شمار میرود. تائو، اصطلاح دالّ بر نظم کیهانی در تائوئیسم است و به عنوان قانون فراگیر حیات، انتظام طبیعی و نظم اخلاقی را شامل میشود. تائو قانون ثابت و جاویدانی است که معیار تکامل هستی و سیر اشیا به شمار میرود. انسان، تائو و طبیعت، رئوس مثلث عالم هستی را در تائوتهچینگ شکل میدهند و هماهنگی آنها از طریق عوامل دیگری همچون یین- یانگ به عنوان دو اصل فعّال و پذیرای هستی و پنج عنصر (وو- شینگ) میسر میشود.
Machine summary:
بنا بر اشه، در حوزه رفتار و اخلاق انسانی، هر کنشی، واکنشی و هر کار نیک یا بدی، پاداش یا پادافره خاص خود را در پی دارد؛ در حوزه قانون طبیعی نیز، تبلور اشه نظم و تعادل طبیعت است که علت مبقیه آن به شمار میرود.
اما معنای ژرفتر آن قانون معنوی/الاهی اخلاقی است، همان قانون ازلی و ابدی که اهورامزدا وضع کرده و بر اساس آن هر کنشی، واکنشی در بر دارد و هر کار نیک یا بدی پاداش یا پادافره خود را دارد، تبلور نظم موجود در طبیعت در قانونی اخلاقی/مینوی که بر پایه حق و درستکاری بنا شده است (Dhalla, 1938: 75).
در دین زرتشتی میتوان گفت اعتقاد به آفرینش به صورت سلسلهمراتبی است و در رأس همه آنها اهورامزدا قرار دارد که خدایی شایسته پرستش، دارای قدرت، نور، و زندگی مطلق است؛ و خود زرتشتیان در عین حال به توحیدیبودن دینشان تأکید میورزند و در کنار آن به همکاری چند فرشته مقرب خداوند، که ذکرشان گذشت، قائلاند که هر کدام نقش خاصی در جهان ایفا میکنند (هیوم، 1369: 280).
این نوع ثنویت یا تضاد در گاتهای زرتشت، ستیزی است که در عرصه سیاسی و اقتصادی، هر دو، روی میدهد و خود به عنوان اصل کیهانی معتبری بدان مینگرد و به نوعی دروغ را نقض نظم الاهی اشه میداند (زنر، 1387: 232).
حتی میتوان گفت در طبیعت نیز، که پستترین مرتبه آفرینش است، همه چیز از خرد ذاتی و فطری برخوردارند و این خود نشانگر نظم موجود در عالم است.