Abstract:
بررسی نظریۀ تفسیر بر پایة ترتیب نزول نیازمند بررسی اولاً اتقان روایات ترتیب نزول، ثانیاً خاستگاه و جایگاه قرینة «ترتیب نزول» در تفسیر و ثالثاً موانع نظریه یاد شدهاست. این سه با توجه به نبودِ پیشینة مناسب، نیازمند مقالات مستقلی هستند تا جوانب آنها بررسی و نقد شود، لیکن با توجه به اینکه بستر پژوهش، روایات ترتیب نزول است، نگارنده ثقل مباحث مقالة حاضر را به آن اختصاص دادهاست و به قدر ضرورت، دودیگر را گزارش میکند تا در فرصتی مناسب ابعاد دیگر را به نقد و بررسی تفصیلی بنشیند. روایات ترتیب نزول سورههای قرآن نیز خود از دو جهت سند و محتوا شایستة بررسی است که در این مقال، علت نخست به دلیل نبودِ پیشینه و ضرورت آن، کانون توجه است و از نظر دوم نیز به اشارة سخن آمدهاست. نگاه منتقدانه به این نظریه بر پایة روش شیعی و سنّی، برای احتراز از تفسیر به رأی و حفظ صیانت روش تفسیری صحیح، ضرورتی اجتنابناپذیر است. از بین روایات یادشده، چهار روایت منسوب به اهل بیت(ع) است که به دلیل ضعفهای متعدد و بنیادی نزد محققان شیعه و سنّی از اقبال مناسبی برخوردار نشدهاست و اغلب طرفداران این روایات، تنها به روایات منقول از برخی صحابه، مانند ابنعباس اعتماد کردهاند. در مجموع، نگارنده بر پایة پژوهش پیش رو، اعتبار ترتیب نزول سورهها را برای ایفای نقش مبنایی و پایهای در تفسیر نمیپذیرد و دخالت زمان نزول را تنها در موارد اطمینانبخش و معتبر در حدّ قرینة تفسیری مجاز میداند.
Machine summary:
از بـين روايات يادشده ، چهار روايت منسوب به اهل بيت (ع ) است که به دليل ضعف هاي متعـدد و بنيـادي نـزد محققان شيعه و سني از اقبال مناسبي برخـوردار نشـده اسـت و اغلـب طرفـداران ايـن روايـات ، تنهـا بـه روايات منقول از برخي صحابه ، مانند ابن عباس اعتماد کرده اند.
روايت يکم طبرســي در مجمــع البيــان روايــت زيــر را از ســعيدبن مســيب از اميرالمــؤمنين (ع ) نقــل کرده است : «روي الأستاد احمد الزاهد٢ [في کتاب الإيضاح في القراءات العشـر] بإسـناده عن سعيدبن المسيب عن عليبن أبيطالب ـ عليه السلام ـ أنه قال : سألت النبي عن ثواب القرآن فأخبرني بثواب سورة علي نحو ما نزلت من السماء فأول ما نزل عليه بمکۀ (فاتحۀالکتاب ) ثم »اقرأ باسم ربک « ثم (ن ) إلـي أن قـال و أول مـا نـزل بالمدينۀ سورة (البقرة) ثم (الأنفال ) ثم (آل عمران ) ثم (الأحزاب ) ثم (الممتحنـۀ) ثم (النساء) ثم (إذا زلزلت ) ثم (الحديد) ثم (سورة محمد) ثم (الرعد) ثم (سـورة (ص ) الرحمن ) ثم (هل أتي) إلي قوله فهذا ما أنزل بالمدينۀ ثم قال النبي جميع سور القرآن مائۀ و أربع عشرة سورة و جميع آيات القرآن ستۀ آلاف آيۀ و مائتا آيۀ و ست و ثلاثون آيۀ و جميع حروف القرآن ثلاثمائۀ ألف حـرف واحـد و عشـرون ألف حرف و مائتان و خمسون حرفا لا يرغب فـي تعلـم القـرآن إلا السـعداء و لا يتعهد قراءته إلا أولياء الرحمن » (طبرسي، ١٣٧٢، ج ١٠: ٦١٤).