Abstract:
یکی از کارکردهای اساسی رسانهها، بازنمایی واقعیتهای جهان خارج برای مخاطبان است. تصویری که ما بهمثابه یک مخاطب از پدیدههای مختلف داریم، در موارد زیادی ناشی از تجربه مواجهه با گزارشها و تصاویری است که بهوسیله رسانهها ارائه شده است. چادر بهعنوان حجاب برتر مورد نظر دین مبین اسلام، یک پدیده فرهنگی در حوزة پوشش زنان است که در طول سالها، در تلویزیون بازنمایی شده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سؤال است که چادر در سالهای پس از انقلاب اسلامی چگونه در سریالهای تلویزیونی بازنمایی شده است. در این پژوهش، با استفاده از روش تحلیل محتوای کمی، شخصیتهای چادری 40 سریال از پربینندهترین سریالهای پخش شده از تلویزیون ایران در سالهای پس از انقلاب اسلامی مورد تحلیل قرار گرفته است. به این دلیل که واحد تحلیل در این پژوهش، «شخصیت» است، بر این اساس تعداد 107 شخصیت چادری این سریالها، بهصورت تمام شماری انتخاب و مورد بررسی قرار گرفتهاند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرمافزار spss و آمار توصیفی و استنباطی (آزمون کای اسکور) استفاده شده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در سالهای پس از انقلاب اسلامی تصویر مطلوبی از زنان چادری در تلویزیون ارائه نشده است، بهطوریکه زنان چادری یا اساساً حضور پررنگی در سریالهای تلویزیونی ندارند یا اگر دارند اغلب دارای ضعفها و مشکلات مختلفی هستند که در مقایسه با شخصیتهای زن غیر چادری نمود پررنگتری دارد. زنان چادری بهگونهای معنادار؛ مسن، بدون تحصیلات دانشگاهی، از طبقه متوسط و پایین جامعه، دارای مشکلات روحی و روانی و دارای چهرهای متوسط و زشت به تصویر کشیده شدهاند. بر این اساس چادر، پوشش زنی معرفی میشود که احتمالاً کمتر مخاطبی تمایل به همذات پنداری و احیاناً الگوبرداری از او خواهد داشت.
One of the main functions of the media is representing the realities of the world for the audience, and often the audience perception of the world is shaped by media. The chador as the preferred veil of Islamic religion is a cultural phenomenon that has been featured over the years on television. The research seeks to answer the question of how chador has been represented in IRIB in the years after the Islamic Revolution. In this research, we use quantitative content analysis method, to analyze the characters of forty most viewed TV Series that broadcasted from IRIBTV in the years after the Islamic Revolution. So, a total of 107 chadori characters of these series have been selected and studied. For data analysis, spss software and descriptive and inferential statistics (chi-square test) were used. Research findings suggest that the IRIB did not have a decent performance in the post-Islamic period in terms of representing chador in TV series characters, So that chadori women do not have a strong presence in the national media, or they often have a variety of weaknesses and difficulties that are more than those of non-chadori women. Chadori women are meaningfully depicted, elderly, lack of university education, middle and lower classes of society, have mental and psychological problems and have a moderate and ugly face. Accordingly, chador is introduced as a cover for a woman that no audience tends to accept and probably does not model her.
Machine summary:
(21 بر اين اساس با عنايت به اهميت و ضرورت تقويت و گسترش فرهنگ حجاب اسلامي که نمود اعلاي آن در پوشش چادر متجلي است ، بروز برخي ناهنجاريها در حوزه پوشش و حجاب و کم توجهي به چادر به عنوان حجاب برتر در سطح جامعه و نيز نقش و جايگاه بيبديل رسانه ها به ويژه تلويزيون در فرهنگ سازي و انتقال ارزش هاي فرهنگي و ازجمله حجاب ، در اين پژوهش برآنيم تا با بررسي پربيننده ترين سريال هاي تلويزيوني ايراني پس از انقلاب اسلامي، بازنمايي زنان چادري را به عنوان حاملان حجاب برتر مورد نظر دين مبين اسلام ، در اين سريال ها، تحليل و از اين رهگذر عملکرد رسانه ملي را در زمينه تقويت يا تضعيف اين نوع پوشش اسلامي، بررسي نماييم .
تعداد اندکي از اين پژوهش ها به مطالعه عملي رابطه بين رسانه و عفاف و حجاب و تحليل عملکرد رسانه در تقويت يا تضعيف اين فرهنگ پرداخته اند و در اين ميان توجه به پوشش چادر به عنوان يکي از مؤلفه هاي فرهنگ عفاف و حجاب ، بسيار محدود و انگشت شمار است و آن هم عمدتا به بررسي پيشينه اين نوع پوشش در ايران ، يا مستندات قرآني و روايي مبتني بر برتر بودن اين نوع حجاب يا هويت زنان چادري محدود ميشود (از آن جمله ميتوان به مقاله دکتر سيدضياء هاشمي و ام کلثوم دنيايي(١٣٩٤) باعنوان «سبک هاي پوشش چادر در فضاهاي عمومي و بازتعريف هويت اجتماعي» که به خود تعريفي هويت زنان چادري ميپردازد يا مقاله «تحليل تطبيقي شکل و رنگ چادر زنان ايران » (فضل وزيري،١٣٩٢) که به تاريخچه اين پوشش در ايران توجه دارد، اشاره کرد.