Abstract:
یکی از روشهای جذب سرمایهگذاری خارجی و توسعۀ میادین در صنعت نفت شیوۀ قراردادی مشارکت در تولید میباشد. هدف مقاله حاضر امکانسنجی اقتصادی استفاده از این نوع قراردادی در آیندۀ صنعت نفت کشور میباشد. لذا درصدد بررسی بهینگی اقتصادی قراردادهای نفتی مشارکت در تولید از دیدگاه تئوری قراردادها و در چارچوب دو مدل مخاطرات اخلاقی و انتخاب نامناسب است. نتایج بهدستآمده از این بهینهیابی نشان میدهد که قراردادهای مشارکت در تولید در موقعیت بهینۀ اول هر دو مدل قرار نخواهند داشت. همچنین درخصوص موقعیت بهینۀ دوم، با توجه به ویژگیهای خاص قراردادهای مشارکت در تولید و شرکتهای بزرگنفتی طرف قرارداد ایران، نشان خواهیم داد که این قراردادها در دو مدل مخاطرات اخلاقی و انتخاب نامناسب دارای شرایط قرارداد بهینه در موقعیت بهینۀ دوم میباشند. با توجه به این نتایج، اثبات خواهیم کرد که قراردادهای مشارکت در تولید به لحاظ اقتصادی بهینه هستند و لذا بکارگیری این قراردادها به عنوان قالب پیشنهادی ایران به منظور عقد قراردادهای اکتشاف، بهرهبرداری و توسعه در بخش بالادستی صنعت نفت و گاز کشور به لحاظ اقتصادی بلامانع میباشد.
The partnership contract for production is one of the methods for attracting foreign investments and development of oilfields. In the same vein, this study aims at estimating the economic possiblity of the mentioned contract in line with the future of the national petroleum industry. Accordingly, the perecentage of optimum economy for partnership contract in oil production is embedded in the framework of the twin-model of Behavioral Risks and Inappropriate Choice. The ourcome of the study indicates that the partnership contracts in production occupy nowhere in the first optimal position of the two models. On the 2nd optimum position and given the particular features of partnership contracts for production and the oil corporations having contract with Iran, it will be found that the contratcs are specified to the 2nd optimum position in the framewok of the two models. In conjunction with the results, it will be proved that the partnership contracts in production are economically optimum; accordingly, the endorsement of such contracts as the suggested fromat of Iran in a bid to conclude exploration, operation and development contratcs in the national sector of oil & gas industry are economically appropritae
Machine summary:
در این مقاله سعی بر این است که بهینگی اقتصادی قرارداد مشارکت در تولید را از دیدگاه نظریۀ «اقتصاد قراردادها»٣ و در چارچوب دو مدل مخاطرات اخلاقی و انتخاب نامناسب بررسی 1 Moral Hazard 2 Signaling 3 Economics of Contracts میکنیم تا مشخص شود این قرارداد تا چه میزان از نظر علمی شرایط موجود در قراردادهای بهینه را برآورده میسازد.
به بیان ریاضی: مبلغی که جهت کسب آن خدمت میپردازند -مطلوبیتی که از خدمت کسب میکند = سودکارفرما (رجوع شود به تصویر صفحه) در اینجا (P) سود کارفرما، (U) خدمت ارائه شده توسط کارگزار و (R) میزان مبلغ دریافتی کارگزار میباشند بهینه یابی در قراردادهای مشارکت در تولید در مدل انتخاب نامناسب به منظور بهینه یابی، کارفرما باید تابع سود خود را با در نظر گرفتن دو شرط هماهنگی انگیزه ها (IC)١ و عقلانیت فردی (IR)٢ حداکثر نماید.
به عبارت دیگر شرط سازگاری انگیزه ها نقض شده و کارفرما باید به منظور افزایش مطلوبیت و سود خود، خدمات بیشتری را از کارگزار تقاضا کرده و در مقابل مبلغ بیشتری نسبت به موقعیت بهینۀ اول پرداخت کند که در این حالت نرخ بازگشت بالاتری ایجاد شده و در کارگزار نوع بالاتر این انگیزه بوجود میآید که قرارداد مربوط به خود را انتخاب نماید (٣٠: ٢٠٠٥، Mathias &Bolton ).
با توجه به موارد فوق الذکر و در نظر گرفتن عامل دستمزد به عنوان یکی از مهمترین عوامل مؤثر بر مطلوبیت کارگزار، میتوان اینگونه نتیجه گرفت که از دیدگاه موقعیت بهینۀ دوم در مدل مخاطرات اخلاقی شرایط تعیین دستمزد در قراردادهای مشارکت در تولید در مقایسه با قرارداد بهینه از انطباق لازم برخوردار است و به همین دلیل تاحدی اهداف کارگزار و کارفرما برهم منطبق خواهند شد.