Abstract:
سوال تاریخی پیرامون نسبت اراده و دانش این است که آیا اراده و در نهایت کنش، تابع معرفت و علم است یا این اراده است که معرفت را سامان میدهد؟ امتداد این پرسش، در ساماندهی یک نظریه اجتماعی به طور عام، و نظریه ساخت اجتماعی واقعیت پیتر برگر و توماس لاکمن به طور خاص چنین است که به چه میزان اراده در شکلگیری معرفت نقش ایفا میکند؟ ایجاد دوگانه اراده به ادراک معرفت و اراده به ایجاد معرفت، به ما کمک میکند با تحلیل و تشریح مفاهیم اساسی نظریه اجتماعی برگر، نشان دهیم در هر یک از مفاهیم این نظریه، نسبت اراده و معرفت چگونه است. در برخی مفاهیم، نه اراده به ادراک و نه اراده به ایجاد معرفت وجود ندارد. مثل موقعیت چهرهبهچهره. در برخی از مفاهیم هم اراده به ایجاد معرفت و هم اراده به ادراک معرفت وجود دارد؛ مثل سنخبندی. در برخی از مفاهیم در ابتدا اراده به ایجاد معرفت وجود دارد، اما در نهایت، اراده به ادراک معرفت تبدیل میگردد؛ مثل سنت و نهادسازی. این مقاله نشان میدهد که در جریان یک نظریه، معرفت به چه میزان متاثر از اراده است. این پژوهش از روش تحلیل عقلی بهره گرفته و با نقد و بررسی اسناد کتابخانهای تنظیم گردیده است.
The historical question about the relation between will and knowledge is
whether will and ultimately action is subject to knowledge or science or is it the
will that organizes knowledge? Continuing this question, in organizing a social
theory in general, and Peter Berger and Thomas Lockman's theory of social
reality in particular, to what extent does the will play a role in the formation of
knowledge? The dual creation of the will to knowledge perception and the will
to the creation of knowledge help us by analyzing and outlining the basic
concepts of Berger's social theory to show how is the relation of will and
knowledge in each of the concepts of this theory. In some concepts, neither the
will to perception nor the will to knowledge is related. Like face-to-face
position. In some concepts, there is both the will to create knowledge and the
will to perceive knowledge, such as typification. In some concepts, at first there
is the will to create knowledge, but eventually, the will becomes to the
perception of knowledge; like tradition and institutionalization. This article
shows how much of a will is influenced by a theory of knowledge. This study
utilizes a rational analysis method and is arranged by reviewing library
documents.
Machine summary:
هدف از بررسی مسئله دانش ـ اراده، این نیست که جانبی از بحث را گرفته مسئله را پیش ببریم، بلکه هدف این است که در صورتبندی نظریه ساخت اجتماعی واقعیت برگر نشان دهیم، در کجا اراده دخالت کرده و اثرگذار است؛ البته درصورتیکه اراده دخالت داشته باشد.
با بیانی که ذکر شد، باید اذعان کرد که اگرچه واقعیت زندگی روزمره امری ساخته شده توسط انسانها است (همان، ص 256)؛ یعنی در ایجاد آن اراده دخیل بوده است، اما در مرحلة ادراک وقتی شخص به درون این واقعیت افکنده میشود، این واقعیت با خوددادگی تام، برای فرد ظهور مییابد؛ یعنی برای فرد بدیهی است و بداهت آن به شکلی است که «به سنگینترین، فشارآورترین و شدیدترین نحو، خود را بر آگاهی تحمیل میکند» (برگر و لوکمان، 1375، ص 36).
در موقعیت چهرهبهچهره، درک دو شخص نسبت به یکدیگر کاملا حضوری است و میتوان گفت: معرفت در این شکل در اوج بداهت است، اگرچه شخص میتواند با اراده خود درگیر رابطه چهرهبهچهره شود.
اما برگر میپرسد: «آیا انسان خود به این نکته آگاهی دارد که دنیای اجتماعی، هر قدر هم که عینیتیافته باشد، به وسیله آدمیان ساخته شده است؟» با این سؤال، برگر تفاوت میان شیءانگاری را با عینیت مشخص میکند: «شیءانگاری را میتوان مرحلهای افراطی در فرایند عینی شدن توصیف کرد که به موجب آن جهان عینیتیافته قابلیت ادراکش را بهعنوان امری انسانی از دست میدهد و به صورت یک وجود واقعی غیرانسانی، غیرقابل انسانی شدن و غیرفعال تثبیت میشود» (همان، ص 125).