Abstract:
این جستار بر آن است که نمودها و تاثیرهای مختلف مفهوم دیگریفرودست را براساس نظریههای گایاتری اسپیوک و هومی بابا، که بیشتر از دیگر منتقدین مطالعات فرهنگی به این موضوع پرداختهاند، در شخصیتهای اصلی رمان همنام اثر جومپا لاهیری بررسی نماید. یکی از موضوعهای محوری و حائزاهمیت در نقد مطالعات فرهنگی و ادبیات پسااستعماری، که در دهههای اخیر بسیار مورد توجه قرار گرفتهاست، مفهوم دیگریفرودست است. پرسشهای بنیادین این مقاله عبارتاند از: آیا میتوان عناصر و مولفههایی که بر مفهوم دیگریفرودست دلالت میکنند را در رمان همنام مشاهده نمود؟ واکنش شخصیتهای اصلی رمان همنام در قبال تلقی شدن بهعنوان دیگری و فرودست چیست؟ برای پاسخ دادن به این پرسشها، مصادیق دیگریفرودست در رفتار، هویت و تعاملات اجتماعی آشیما (شخصیت اصلی نسل اول) و گوگول (شخصیت اصلی نسل دوم) و همچنین راهکارهای خودآگاه و ناخودآگاه این دو شخصیت برای رهایی از فرودستی و دیگری انگاشته شدن و نیز خلق هویتی همتراز تحلیل میشوند. این مقاله نشان میدهد که در رمان همنام، مهاجرت نهتنها بر هویت مهاجران نسل اول، بلکه بر هویت فرزندان آنها نیز تاثیر میگذارد. لاهیری فرودست بودن آشیما را در ازدواج ازپیشتعیینشده، وابستگی به خانواده و همسر، بارداری و مهاجرت و فرودستی گوگول را در نام و دوستیاش با سفیدپوستان آمریکایی به تصویر میکشد. آشیما که درابتدا تمایلی به پذیرش فرهنگ غربی ندارد، بهتدریج به فرهنگ آمریکایی گرایش پیدا میکند. از سوی دیگر، گوگول که همواره از هویت اصلی خود گریزان است، با گذشت زمان به فرهنگ هندی علاقهمند میشود. همچنین، این مقاله نشان میدهد که هویتهای پیوندخورده و دوسویه باعث خلق صدایی برای افراد دیگری و فرودست میگردند و حس قدرت و تعلق به آنان میبخشند، بهگونهای که در بستر فرهنگی جدید، خودی و همسان میشوند.
Machine summary:
نقشمايه اي که لاهيري در بيشتر داستان هاي اش به آن پرداخته است ، مهاجرت است ؛ بسياري از شخصيت هاي اصلي داستان هاي لاهيري مهاجران نسل اول و دومي هستند که از هندوستان و معمولا بنگال به آمريکا مهاجرت نـقـد زبـان ادبـيات خـارجـي دوره شانزدهـم ، شـمـاره ٢٢، ، بــهار و تابســتان ١٦٧١٣٩٨ و A Study of the Concept of the Subaltern in Jhumpa Lahiri’s The Namesake کرده اند و در مواجهه با آداب و سنن جامعه ي غربي و بستر فرهنگي ، اجتماعي و سياسي اي متفاوت با کشور خود، با چالش هايي همچون بيگانگي ، تنهايي ، سوءتفاهم ، نااميدي و حتي عشق دست و پنجه نرم مي کنند (٢٣٧-٢٣٦).
درواقع ، خود گوگول نيز فرهنگ بنگالي اش را فرهنگي ديگري و فرودست مي داند و براي تعلق نـقـد زبـان ادبـيات خـارجـي دوره شانزدهـم ، شـمـاره ٢٢، ، بــهار و تابســتان ١٧٩١٣٩٨ و A Study of the Concept of the Subaltern in Jhumpa Lahiri’s The Namesake يافتن به فرهنگ خودي و بالادست ، عادت هايي آمريکايي مانند سيگار کشيدن و رفتن به مهماني هاي شبانه را در خود تقويت مي نمايد.
اين جستار نشان مي دهد که لاهيري در رمان همنام ، نمودها و ابعاد مختلف مفهوم نـقـد زبـان ادبـيات خـارجـي دوره شانزدهـم ، شـمـاره ٢٢، ، بــهار و تابســتان ١٨١١٣٩٨ و A Study of the Concept of the Subaltern in Jhumpa Lahiri’s The Namesake پسااستعماري ديگري فرودست را به تصوير مي کشد.