Abstract:
مطالعات بینامتنی یکی از رویکردهای مهمّ در پژوهشهای ادبی معاصر شناخته میشود. طبق نظریة بینامتنیّت، هر متن ادبی، بازخوانش و زایشی از آثار ادبی پیشین یا معاصر با خود است. با عنایت به این تعریف، میتوان تلمیح را یکی از مصادیق بارز بینامتنیّت تلقّیکرد. یکی از شاعرانی که به صورت گسترده از این آرایه در شعر خود استفاده کرده، محمّدکاظم کاظمی شاعر پرآوازة مقاومت افغانستان است که در این پژوهش شیوههای کاربرد تلمیح در اشعار او با روش توصیفی- تحلیلی بررسی شده است. چنانکه نتایج حاصل از این تحقیق نشان میدهد، تلمیحات شعر کاظمی غالباً در پیوند با موضوعها و متون دینی از قبیل قرآن، حدیث، تاریخ اسلام، قصص انبیاء و ... شکل گرفته و روابط بینامتنی بر مبنای قواعد سهگانة کریستوا میان متن حاضر و غایب، به صورت نفی جزئی، نفی متوازی و نفی کلّی بروز یافته است که در این میان نفی جزئی در اشعار کاظمی از بسامد بیشتری برخوردار است.
Intertextual studies are one of the most important approaches to contemporary literary research. According to the theory of intertextuality, every literary text is its reproduction and reproduction of past or contemporary literary works. Considering this definition, Talmih can be regarded as one of the most obvious examples of intertextuality. One of the poets who widely used this array in his poetry is Mohammad Kazem Kazemi, the most famous poet of the Resistance of Afghanistan. In this research, the ways in which Talmih was used in his poems has been examined by descriptive-analytical method. As the results of this research show, Kazemi's poems are often linked to religious themes and texts such as the Quran, hadith, the history of Islam, the Prophets of the Prophets, etc., and the intertextual relations based on the threefold rules of Christau between the present text And absent, in the form of partial negation, a negation, and a general negation, in which a partial negation in Kazemi's poems is more frequent.
Machine summary:
پژوهش حاضر در پی آن است کـه بـا روش توصـیفی - تحلیلی به تبیین و تشریح بهره گیری شاعر از تلمیحات به کـار رفتـه در شـعر و اسـتفادة مستقیم و غیرمستقیم از آیات و مفاهیم قرآن ، احادیث و روایات و گونـه هـای مختلـف بینامتنی در اشعار این شاعر معاصر نـامی بپـردازد و تکنیـک هـای متنـوع بینـامتنی را در تلمیحات شعری او بررسی نماید تـا از ایـن رهگـذر بـه شـناخت ، چگـونگی و میـزان تأثیرگذاری آنها بر روساخت و ژرف ساخت اشعار او دست یابد.
ج -تلمیح به داستان های ادبی ١٣- ره دراز اسـت ، مگــوییــد که منــزل دیدیـم نیست ، این پشت نهنگ است که ساحل دیدیم (همو، ١٣٩١، ص ٤١) قاعدة بینامتنی : نفی جزئی در بیت زیر که از مثنوی «احد(١)» اسـت شـاعر از مخاطـب خود(امـت اسـلامی )، می خواهد با چشمان باز، مسـیر درسـت را انتخـاب کـرده و دسـت از تلـاش و مبـارزه برنداشته و اجازه ندهند حوادث تاریخی که منجـر بـه شکستشـان شـد، دوبـاره تکـرار شوند.
٤- نتیجه گیری با آنکه در بخش پیشین به دلیل اقتضائات و محدودیت های مقالـه ، تنهـا بـه تعـداد معدودی از شواهد شعری اشاره شد، ذکر این نکته ضروری اسـت کـه در اجـرای ایـن پژوهش ، انواع تلمیحات در تمامی اشعار محمدکاظم کاظمی به صورت کامـل احصـا و تحلیل شده و با عنایت به بسامد هر یک از انواع تلمیحـات نتـایج زیـر بـه دسـت آمـده است : از مجموع ٢٦٦ تلمیح به کار رفتـه در شـعر کـاظمی ١٤٩ مـورد تلمیحـات دینـی و مذهبی است (که خود به سه بخش تلمیح به آیات و احادیث ، تاریخ اسلام و داستان های پیامبران تقسیم می شود.