Abstract:
در پی حمله مغول به ایران در سال 616 قمری و مرگ سلطان محمد خوارزمشاه در 617 قمری دورهای از رقابتهای سیاسی برای کسب قدرت آغاز گردید و بخشهای مختلف ایران تحت نفوذ حکومتهای محلی قرار گرفت. حد فاصل تهاجم مغول تا سقوط بغداد، برای حکومتهای محلی ایران به لحاظ حل بحران مشروعیت و تداوم حاکمیت، دورانی سخت بود و پیوند با بازماندگان سلطنت خوارزمشاهی، خلافت عباسی و دربار مرکزی مغول، مهمترین ابعاد تکاپوهای سیاسی ایشان بهشمار میرفت. از مهمترین مبانی مشروعیت حکومتهای محلی، کسب تایید خلیفه عباسی در چارچوب نظریه خلافت اسلامی بود. مسئله اصلی این مقاله، بررسی مناسبات حکومتهای محلی با نهاد خلافت پس از حمله مغول و چگونگی تنظیم این مناسبات و تغییرات آن در مواجهه با مغولان در راستای استمرار مشروعیت و تداوم حاکمیت است. پژوهش حاضر که به روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانهای صورت گرفته، مشخص نمود که حمله مغولان و افزایش تهدید آنان، به تدریج روند مشروعیتیابی حکومتهای محلی از خلافت را دچار تغییر نمود.
Machine summary:
به عبارت دیگر، عواملی همچون مناسبات خلیفه و خوارزمشاهیان، پیشینه روابط حکومتهای محلی با نهاد سلطنت و خلافت، موقعیت سیاسی و جغرافیایی آنها، وضعیت خوارزمشاهیان و خلفای عباسی در مواجهه با مغولان و میزان کارایی آنها در تداوم حاکمیت حکومتهای محلی ـ در شرایط خاص دوره مورد بحث ـ بر رویکرد این حکومتها در جهت مشروعیتیابی از دستگاه خلافت و تنظیم مناسبات با خلیفه مؤثر بودند و بدین علت در بررسی چگونگی تغییر موضع تدریجی حکومتهای محلی نسبت به خلافت پس از افزایش نفوذ مغولان، مورد تحلیل قرار میگیرند.
اما اختلافات، جانشینی پس از مرگ شجاعالدین که مصادف با سالهای پایانی حیات خوارزمشاهیان بود، نفوذ و تأثیر خلیفه عباسی در تداوم حکومت اتابکان لر کوچک را افزایش داد و مشروعیت اتابکان لر را تا زمان جدی شدن خطر مغولان در این منطقه، از خلافت عباسی متأثر نمود.
هرچند این مسئله میتوانست برای حاکمان محلی از لحاظ موقعیت دستگاه خلافت ـ که در باور اکثر مسلمانان بهعنوان یک نهاد مهم مشروعیتبخش بود ـ امری دشوار و مخرب باشد و جایگاه آنان را نزد اتباعشان خدشهدار سازد، اما ناکامی خوارزمشاهیان در برابر مغولان و سقوط این سلسله، ضعف دستگاه خلافت به رغم تلاشهای الناصر و عدم کارایی آن در دفع مغولان، حکومتهای محلی را از برتری قدرت مغولان و نقش تعیینکننده آنان در بقای حاکمیت خود مطمئن نمود.
تابعیت حکومتهای محلی نسبت به مغولان و مشارکت آنان در نابودی خلافت عباسی، هم موجب کسب مشروعیت و تداوم حکومتها در اوضاع آشفته این دوران گردید و هم به مغولان فرصت داد تا منابع مالی و انسانی مورد نیاز برای اهداف سیاسی و نظامی خود را بدون مشکل خاصی تأمین نمایند.