Abstract:
فرقه «خوارج» یکی از فرق انحرافی مهم و تاثیرگذار در فرهنگ و تاریخ اسلامی است. شواهد تاریخی نشان میدهد جداشدن از جماعت مسلمانان و انزواگزیدن از مردمان، سبب بیاعتمادی خوارج به ناقلان اخبار و فاصلهگرفتن ایشان از میراث روایی عامه مسلمانان شده است. خوارج دراینباره از عقلانیتی مخصوص به خود برخوردار شدند و به شیوهای ساختارشکن و جماعتگریز، به اجتهاد در فهم آیات قرآن پرداختند. قرآنگرایی و سنّتگریزی خوارج سبب تکیه ایشان به عموم و اطلاق آیات قرآن و نادیدهانگاری تخصیصها و تقییدهای مذکور در روایات شد. اعمال این شیوه در فقه، گاهی به آزادی عمل و سهولت بیشتر و درمواردی به مشقت و خشونت انجامیده است. تحقیق حاضر برآن است تا با عرضه و تحلیل ده نمونه از دیدگاههای فقهی خوارج، از قرآنگرایی سنّتگریزانه در نظام فکری ایشان پرده بردارد.
Machine summary:
ابنقتیبه میگوید خوارج، «المحصنات» را در این موضع بهمعنای زنان شوهردار شمردهاند و خطاب به اهل سنت اظهار میدارند شما روایت کردید رسول خدا رجم کرد و پیشوایان پس از او نیز رجم کردند، حالآنکه مجازات رجم، قابلیت تقسیمشدن ندارد؛ پس چگونه در آیه برای کنیزان زناکار، نصف مجازات زنان شوهردار مقرر شده است (ابنقتیبه، [بیتا]، ص179ـ180)؟ بدینسان خوارج از اینکه نصف جزای زنان شوهردار برای کنیزان زناکار تعیین شده است، نتیجه گرفتهاند که مجازات زناکاری زنان شوهردار، رجم نیست، بلکه شلاقزدن است که میتواند نصف شود.
ازسویدیگر بهگفته ابنقتیبه، خوارج خطاب به اهل سنت احتجاج کردهاند که شما از رسول خدا( نقل کردید که فرمود: هرچه رابطه نسبیاش سبب حرمت است، رابطه رضاعی آن نیز باعث حرمت خواهد بود، اما آیه «حرمت علیکم ...
بهگفته ابنقتیبه، خوارج در احتجاج با اهل سنت اظهار میدارند: شما از رسول خدا روایت کردید که فرمود: برای ارثبرنده وصیتی نیست، ولی این روایت خلاف کتاب خداست؛ زیرا پدر و مادر درهمهحال جزء وارثاناند و مشروعیت وصیت برای آن دو در آیه 180 سوره بقره تقریر شده است (ابنقتیبه، [بیتا]، ص180ـ181).
ازسویدیگر در نظام فقهی خوارج، اینگونه نیست که همه احکام، خشنتر از احکام دیگر فرق مسلمان باشد، بلکه اعتماد به عموم و اطلاق آیات قرآن و نادیدهانگاری روایات تقییدکننده، گاهی سبب شده است فتاوی خوارج نسبت به مذاهب دیگر، سهلتر و دارای آزادی عمل بیشتری باشد.