Abstract:
ساختار پلورالیستی آمریکا در کنار بازیگران رسمی، به ایفای نقش بازیگران غیررسمی نیز اهمیت داده است. از جمله مهمترین این بازیگران، اتاقهای فکر بعنوان بازیگران غیررسمی از دیرباز در فرآیند تصمیمسازی سیاست خارجی آمریکا تاثیرگذار بودهاند به این معنا که بازیگران رسمی در مرحله تصمیمگیری و بازیگران غیررسمی از جمله اتاقهای فکر ولابیهای سیاسی در مرحله تصمیمسازی تاثیرگذار هستند. در این پژوهش، نقش اتاقهای فکر آمریکا، در تئوری و عمل و اینکه آیا اندیشکدهها تاثیر قابل توجهی در حوزه امنیت ملی آمریکا داشتند، مورد بحث قرار گرفته است. در عین حال تمرکز اصلی پژوهش روی رویکرد شبکهای در تصمیم سازی قرار دارد. مسئلهای که این رویکرد به آن میپردازد، پیوستگی میان بازیگران مختلف در راستای تصمیمسازی است که تجزیه و تحلیل نقش اتاقهای فکر در این چارچوب معنی پیدا میکند. این مراکز برای تاثیرگذاری و نفوذ در فرآیند تصمیمسازی سیاست خارجی آمریکا پنج روش زیر را مورد توجه قرار میدهند: اول؛ ایدههای متفاوتی را پیشروی تصمیمگیران قرار میدهند. دوم؛ کارشناسان مورد نیاز بدنه حکومت را پرورش میدهند و یا نیروهای حکومت پیشین را به خدمت میگیرند. سوم؛ بستر بحثهای مهم و اساسی را از طریق کنفرانسها، حضور کارشناسان در برنامههای تلویزیونی و رادیویی فراهم میکنند. چهارم؛ از طریق انتشار گزارشهای خود شهروندان را با خود همسو کرده و افکار عمومی را در راستای سیاستهای تعیین شده جهت میدهند و در نهایت این مراکز بعنوان مراکز پیش بینی بحرانها و معضلات حال و آینده و ارائه راهکار عمل میکنند. به عبارتی این مراکز پل ارتباطی و محلی برای اجماع نخبگان فکری و ابزاری ایالات متحده آمریکا محسوب میشوند.
Machine summary:
از منظر دونالد ابلسون این مراکز بعنوان گروه یا موسسه ای که برای انجام ٧٣ تحقیقات عمیق و حل مشکلات ، بویژه در زمینه های فناورانه ، استراتژی اجتماعی و سیاسی یا امور نظامی ، سازمان دهی شده اند؛ همچنین در تعریفی دیگر او "اتاق های فکر را، شامل گروهی یا افرادی متعهد به انجام تحقیقات با کیفیت و سطح بالا درخصوص شماری از موضوعات مختلف " می داند (٢٠٨ :١٩٩٦,Abelson).
مک 1Kent Weaver 2University Without Student 3non-profit government research contractors 4Advocacy Think Tanks گان در گزارش سال ٢٠١٨ خود در ارتباط با اتاق های فکر تعداد و نحوه توزیع آنها در جهان را به شکل زیر نمایش می دهد: (رجوع شود به تصویر صفحه) در قرن بیستم و بیست و یکم برخی از دلایل باعث گسترش اتاق های فکر در دنیا شد.
(2004: 322-324 بعد از جنگ جهانی دوم ، نیاز به نصایح و گزارش های مستقل و محتاطانه در ارتباط با مسائل خارجی ، به جهت حضور آمریکا در جهان دوقطبی و بعنوان مرکز غرب ، بیشتر این مراکز فکری را وارد فرآیند تصمیم سازی کرد.
همچنین ریچاردهاس مدیر سیاسی و برنامه ریزی در وزارت امور خارجه ایالات متحده آمریکا این نقش را اینگونه توصیف می کند: امروزه اتاق های فکر ارائه دهنده پنج اصل هستند: ١- تفکر جدید را برای تصمیم گیرندگان ایجاد می کنند.