Abstract:
سراسطورههای مسلط بر فرهنگ و هنر هر جامعه شکلدهندة گفتوگوهایی هستند که به جریانهای فرهنگی و خلق هنری در آن جامعه جهت میدهند. در دورة قاجار، ورود و ترویج سراسطورة فرنگ در ایران باعث بهوجودآمدن تحولاتی شایستة توجه در حوزة فرهنگ و هنر شد. یکی از نمودهای پربسامد و تأثیرگذار چنین تحولی در تصویرگری و بهخصوص تصویرگری زنان مفهوم «دیگری» این دوره بود. ازاینرو، این پژوهش با انتخاب «شخصیت شیرین»، که شخصیتی با ظرفیت بالا برای «دیگری»شدن و «فرنگی»شدن در آن دوره بود، به مطالعة گفتوگومندی (باختینی) سراسطورههای مسلط بر هنر دورة قاجار پرداخت. این مطالعه در پی پاسخ به این پرسش شکل گرفت که در یک جامعه، که در یک زمان تحت تأثیر چند سراسطورة مختلف است، نحوة تأثیرگذاری سراسطورهها بر شکلگیری و تحولات یک ایکون اسطورهای کلان چگونه است؟ بدین منظور، بررسی تصاویر موجود از صحنة «آبتنی شیرین»ـ بهمنزلة پیکرة مطالعاتیـ با روش تحلیلهای بینامتنی و بیناگفتمانی بدین نتیجه رسید که در دورة قاجار بین سه سراسطورة فرنگی، ایرانی و اسلامی گفتوگویی شکل گرفته که سراسطورة اسلامی در آن نقش میانجی دو سراسطورة دیگر و فراهمکنندة مقدمات گفتوگو را برعهده داشته، اما درنهایت، باگذشت زمان و قوتگرفتن این گفتوگو، سراسطورة اسلامی از آن خارج شده است.
The dominant archimyth of the culture and the arts of each society formulate dialogues that direct cultural trends and artistic creation in that society. During the Qajar period, the arrival and promotion of Farang archimyth in Iran caused a significant development in the field of culture and art. One of the most frequent and influential manifestations of such a transformation in illustration, and especially in women illustration, was the "other" concept of this period. Therefore, this study chose the character of "Shirin", who is a personality with high-capacity for becoming "other" and "Farangi" in that period, studied the dialogue (Bakhtin) of the dominant archimyths on the art of Qajar period. This study sought to answer the question that, in a society influenced by different influences at one and the same time, how is the influence of the archimyths on the formation and evolution of a great mythical icon? For this purpose, the evaluation of the existing images from the scene of "Shirin’s bathing" by the method of intertextual and interdiscursive analysis has led to the conclusion that in the Qajar period between the three Farang (Western), Iranian and Islamic archimyths a dialogue has been established in which the Islamic archimyth has the role of mediator between the two other archimyths. It provided the basis for the dialogue, but eventually the time has passed and the dialogue has intensified and the Islamic archimyth has left it.
Machine summary:
ایـن مطالعـه در پـی پاسـخ بـه ایـن پرسش شکل گرفت که در یک جامعه ، که در یک زمان تحت تأثیر چند سراسطورٔە مختلف است ، نحؤە تأثیرگذاری سراسطوره ها بر شکل گیری و تحولات یک ایکون اسطوره ای کلان چگونـه اسـت ؟ بـدین منظـور، بررسـی تصـاویر موجود از صحنۀ «آبتنی شیرین »ـ به منزلۀ پیکرٔە مطالعاتیـ با روش تحلیل هـای بینـامتنی و بیناگفتمـانی بـدین نتیجه رسید که در دورٔە قاجار بین سه سراسطورٔە فرنگی ، ایرانی و اسلامی گفت وگویی شکل گرفته که سراسطورٔە اسلامی در آن نقش میانجی دو سراسطورٔە دیگر و فراهم کنندٔە مقدمات گفت وگو را برعهده داشته ، امـا درنهایـت ، باگذشت زمان و قوت گرفتن این گفت وگو، سراسطورٔە اسلامی از آن خارج شده است .
پیشینۀ پژوهش در مورد موضوع این نوشتار، یعنی گفت وگومندی سراسطوره ها، به طور خاص ، تاکنون پژوهشـی انجام نشده است ، اما پژوهش هایی وجود دارند که بـه نـوعی زیربنـای مشـترک دارنـد، ازجملـه می توان به موارد ذیل اشاره کرد: سحر اتحادمحکم در سال ١٣٩٠ پژوهشی با عنوان «تجلی کلامی و تصویری داستان خسرو و شیرین نظامی در دورٔە قاجار با مطالعۀ اسطوره کاوی » به عنوان پایان نامۀ کارشناسی ارشد و به راهنمایی بهمن نامورمطلق و مجتبی عطارزاده انجام داده که بـه بررسـی تصـاویر مـتن کلامـی (شعر) خسرو و شیرین نظامی در دورٔە قاجار با روش متن ـ بافت پژوهـی و اسـطوره کـاوی ژیلبـر دوران ١ پرداخته است .