Abstract:
چکیده جوامع انسانی چندین نوع واحد سیاسی را تجربه کردهاند که در هر یک از آنها نوع، روش و ابزار مشارکت مردم متفاوت بوده است. امروزه ملت – دولت واحد سیاسی پذیرفته شدهای است که همه جوامع کمابیش، حتی به صورت ظاهری، به نحوی موازین و معیارهای آن را برای مشارکت سیاسی قبول دارند. اما در جامعه ایرانی که در طول تاریخ همواره حاکمیت ایلی و قبیلهای را تجربه کرده است نوع و شیوه مشارکت سیاسی در مرحله گذار قرار داشته و کنشگران آن هنوز نتوانستهاند از روحیه ایلیاتی به نظام حزبی گذر نمایند. این روحیه در استانهای قبیلهای، همچون چهار محال و بختیاری، نمود ویژهای دارد. مسأله این تحقیق تبیین رابطه روحیات قبیلهای با مشارکت سیاسی در استان چهار محال و بختیاری است. روش به کار رفته در این ترکیبی از دو روش کیفی و پیمایشی است. بنابراین، با تکیه بر روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بر آن است تا ضمن بررسی مبانی نظری پیرامون انتخابات، نوع مشارکت سیاسی و نقش هویتهای قومی/ طایفهای در این روند، به مطالعه رفتار انتخاباتی مردم حوزه انتخابیه استان چهار ومحال وبختیاری در دوره های مختلف مجلس شورای اسلامی بپردازد. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین مشارکت سیاسی مردم این استان و روحیه قومی قبیلهای آنان رابطه وجود دارد. همچنین نتایج نشان میدهد که مشارکت سیاسی آنان بر حسب قومیت و تحصیلات متفاوت نبوده است.
All human society do experience many political units that their participiant forms, ways and instruments was diffirent. Now, the form of nation – state is accepted one, more or less, formally it’s criteria are hold by societies. But, in Iran that always have experience of tribal sovereignty, kind and method of political participation is on transitional stage, and still their actors couldn’t passage from tribal spirit to party system. This spirit have a special appearance in tribal province, as Chahar Mahal and Bakhtiari. Then, the problem of this article is explanation the relation between tribal spirit and political participation in Chahar Mahal and Bakhtiari province. The method that be used in this research is mixture of geodistic and theoretical. Thus, by reliance on field and theoretical method, we gathered the data, meantime study the theoretical foundation on the elections deal with kind of political participation, and the role of tribal identity and study the people electoral behavier in Chahar Mahal and Bakhtiari province in the Islamic council assembly on the differ periods. This study conclude that there are relation between political participation and tribal spirit in Chahar Mahal and Bakhtiari province. Results also show their political participation not diffirent in terms of tribe and education.
Machine summary:
قبيله گرايي: تبييني جامعه شناختي از مشارکت سياسي در استان چهارمحال و بختياري (با تاکيد بر انتخابات مجلس شوراي اسلامي ) محمد نوذري دانشجوي دکتري علوم سياسي، گرايش جامعه شناسي، واحد شهر رضا، دانشگاه آزاد اسلامي، شهررضا، ايران * بشير اسماعيلي استاديار گروه علوم سياسي، واحد شهر رضا، دانشگاه آزاد اسلامي، شهررضا، ايران مسعود جعفري نژاد استاديار گروه علوم سياسي، واحد شهر رضا، دانشگاه آزاد اسلامي، شهررضا، ايران چکيده جوامع انساني چندين نوع واحد سياسي را تجربه کرده اند که در هـر يـک از آن هـا نـوع ، روش و ابـزار مشـارکت مـردم متفاوت بوده است .
بنابراين ، با تکيه بر روش گردآوري اطلاعات بـه دو صورت کتابخانه اي و ميداني بر آن است تا ضمن بررسي مباني نظـري پيرامـون انتخابـات ، نـوع مشـارکت سياسـي و نقـش هويت هاي قومي/ طايفه اي در اين روند، به مطالعه رفتار انتخاباتي مردم حـوزه انتخابيـه اسـتان چهـار محـال و بختيـاري در دوره هاي مختلف مجلس شوراي اسلامي بپردازد.
◊ 105 جدول ٢: جامعه قبيله اي و عصبيت سياسي (رجوع شود به تصوير صفحه) در جهت منافع ايل خودشان تلاش کرده اند براي تبيين اين تغيير و تحول ها، با استفاده از روش پيمايشي، کيفيت مشارکت سياسي مردم استان چهار محال و بختياري را در انتخابات مجلس شوراي اسلامي تحليل ميکنيم .
نتيجه گيري يافته هاي تحقيق نشان ميدهد که روحيه قبيله گرايي در بين قبايـل اسـتان چهـار محـال و بختياري، به عنوان يک واحد سياسي همچنان پا برجا مانده و متناسب با تغيير شرايط اجتمـاعي – سياسي کارکرد خود را عوض کرده است .