Abstract:
اخلاق جنسی بر دستهای از عادات، ملکات و رفتارهای انسان مشتمل است که به غریزۀ جنسی مربوط میشوند. آنچه این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی به آن میپردازد، کیفیتی است که در قرآن برای ارتباط مرد و زن با یکدیگر ترسیم شده است. تمرکز مقاله بر سورههای احزاب و نور و بر روابطی است که در خارج از پیوندهای نسبی، سببی، مِلکیّت و نکاح شکل میگیرد. البته آیاتی که دربارۀ روابط یادشده هستند، به فهم بهتر آیاتی که به روابط خارج از این پیوندها ناظرند، کمک میکنند. یافتههای مقاله نشان میدهد هدف از اوامر و نواهی قرآن در این دو سوره، تحصیل اغراضی مشخص است و مناطهایی نیز در نظر گرفته شده است. تزکیه و تطهیر قلب، غرض این اوامر و نواهی بهشمار میرود که با رعایت اموری از قبیل غضّ بصر، حفظ فرج، ستر زینت پنهان، دوری از تبرّج، اجتناب از خضوع در قول و پرهیز از ورود سرزده به اماکن خصوصی تحصیل میشود. مناط این کارها، وجود نیاز و جذابیت جنسی است.
Sexual morality entails a group of habits and behaviors of human beings that relates to sexual desire. Through a descriptive-analytical method, the present study examined a framework that Qur`an defined for the male and female relationships. This study focused on Al-Ahzab and An-Nur Chapters as well as relations that are shaped beyond relatives, affinity, ownership and marriage bonds. It is worth mentioning that the Verses on the mentioned bonds contributes to the better understanding of the Verses on the relations beyond the bonds. The findings showed that the do`s and do not`s in these two chapters are to obtain the defined purposes with some criteria. Refinement and purification of the heart are the main aims of such do`s and do not`s which are obtained by avoiding stares, chastity, covering beauties and adorned , avoiding showing off, abstaining breaking promises and intruding the privacies. Their criteria are the presence of needs and the temptation of sexual desire.
Machine summary:
فضلالله برای جمله «قَرنَ فی بُیوتِكُنَّ» دو معنای احتمالی مطرح کرده است: یکی، حبس زنان پیامبر(در خانه و اجتناب ایشان از خروج بهنحو مطلق؛ و دیگری، بیروننرفتن آنها به قصد عرضه خود بر مردان اجنبی، بهطوریکه به نحوی ظاهر شوند که با کمال زن در تقوای اخلاقیاش تناسب ندارد؛ یعنی خروج ایشان با زینتشان.
وجه امر در این عبارت این است که همسران پیامبر (در حجرهها عادتاً پوششی داشتند که از پوشش ایشان در بیرون از حجرهها کمتر و سبکتر بود و در صورت ورود مردان اجنبی به حجره بدون اعلام قبلی، ایشان فرصت نداشتند که لباسهای خود را تعویض یا جمعوجور کنند و برای پذیرش آنها آماده شوند.
اگر نزول سوره نور و آیات مشتمل بر نهی از اظهار زینت باطنی و امر به حفظ فرج و انداختن خمار بر گریبان، پس از نزول این آیه دانسته (عابدینی، 1379: ص69) و لذا پذیرفته شود که در وقت نزول این آیه، نواهی و اوامر مذکور در مواجهه با مردان اجنبی برایشان مُتَّبَع نبوده، باز هم این موضوع قابلانکار به نظر نمیآید که حتی پیش از نزول آن آیات و در زمان نزول این آیه، لباس زنان در خانه از لباس ایشان در بیرون خانه، بازتر و راحتتر بوده است.
این آیات، خطاب به پیامبر و مشتمل بر فرمانهایی برای مردان و زنان مؤمن است.
اگر آنچه درباره معنای زینت آمد، پذیرفته شود، مراد از عبارت (لایضرِبنَ بِأَرجُلِهِنَّ لِیعلَمَ ما یخفینَ مِن زینَتِهِنَّ( این است که زنان مؤمن نباید بهنحوی راه بروند که محاسنی که عادتاً پوشیده است، معلوم شود.