Abstract:
مسئله اصلی این مقاله، ارائه شیوهای ویژه در اثبات امامت است. امامت حضرت علی (ع) با ادله نقلی، اعم از آیات و روایات متواتر و امامت دیگر ائمه (ع) از راه ادله نقلی اثبات میشود. اما از نظر نگارنده، اثبات امامت هر یک از امامان معصوم(ع)، راهها و شیوههایی غیر از ادله نقلی نیز دارد. این ادله بسیار است و میتوان به روشهای گوناگونی برای اثبات امامت آن حضرات استدلال کرد. مجموع استدلالهای اقامه شده یا استدلالهایی که قابل ارائه است یا نقلیاند یا عقلی. میتوان از راه دلیل عقلی به شیوه عقلی مستقل و شیوه عقلی غیرمستقل استدلالهایی پرشماری اقامه کرد. در این نوشتار با استفاده از آسانترین استدلالهای عقلی، به واکاوی و اثبات مسئله اصلی میپردازیم. آشکار است که بحث درباره ولایت، به دلیل نقش ویژه آن در حیات انسانی و علوم اسلامی، ضروری و البته کاربردی است.
The main issue of this article is to present a special way of proving Imamate. The Imamate of Imam Ali (AS) is proved by narrative proofs, both successive verses and traditions and other Imams (AS) by means of narrative proofs. But for the author, the proof of the Imamate of each of the infallible Imams also has ways other than narrative proofs. These proofs are of considerable number and one can argue for the Imamate of all Imams in various ways. The sum of the arguments put forward or the arguments that can be presented are either traditional or rational. Numerous arguments can be given through rational reason in an independent and non-independent rational way. In this article, using the simplest rational arguments, we analyze and prove the main problem. Obviously, the discussion of the guardianship is essential and, of course, practical because of its specific role in human life and Islamic sciences.
Machine summary:
(مجلسي، 1403: 40 / 20) از نگاه عرفان، وجود انسان کامل، ولي، امري مسلم و مفروغ است؛ حتي عرفاي اهل تسنن به اين اصل اذعان دارند (ابنفناري، همانجا؛ قيصري، همانجا) و اگر بحثي داشته باشند در اين است که چه کساني واجد اين ولايتاند و يا اينکه خاتم ولايت محمديه| کيست؟ در اين مبحث، اکثر قريب به اتفاق آنها قايلند که اميرالمؤمنين× پس از رسول اکرم| سيد اوليا و حضرت مهدي ارواحنا لتراب مقدمه الفداء، خاتم اوليايند.
(امام خميني، 1388 الف: 3) اين کلام به صراحت بر اين حقيقت دلالت دارد که حديث ثقلين حجت را بر همة آگاهان تمام کرده است؛ مفاد حديث لزوم تمسک به قرآن و اهل بيت پيامبر| است و نيز بر اين حقيقت دلالت دارد که اگر به کتاب و اهل بيت تمسک جوييد، معارف و احکام الهي را از آنان فرا گيريد، از آن بزرگواران اطاعت نماييد، هرگز گمراه نخواهيد شد: «لَنْ تضلوا ابداً.
تمام کلام شيعه را در اين ساحت، مسئلة ولايت، ميتوان در همين دو اصل خلاصه کرد: شيعيان ائمة معصومين را مرجع بيان احکام ميدانند و حق اطاعت را منحصر به آنها؛ همانگونه که دربارة پيامبر اکرم| چنين بينش و اعتقادي دارند.
در پايان، ذکر اين نکته لازم است که ولايت تشريعي پيامبر و امام، بهمعناي مشرع بودن آنان نيست؛ بلکه ـ همانطور که گذشت ـ آنها مبين احکام الله هستند.