Abstract:
به قدرت رسیدن امویان در شام زمینهای فراهم نمود تا آنان به عنوان خلفای مسلمانان روابط خود را با اهل ذمه که بخش اعظمی از ساکنان شام را تشکیل میدادند، توسعه دهند. ساکنین شام که تا قبل از فتح اسلامی تحت تابعیت دولت روم بودند، اکنون باید پذیرای حاکمیت جدید مسلمانان باشند. بنابراین در این شرایط اهل ذمه باید موقعیت اجتماعی و اداری که در زمان تسلط رومیان داشتند را همچنان حفظ میکردند، از طرفی خلفای اموی نیز برای اداره قلمرو گسترده خود، نیازمند بهرهمندی از تخصص و تجارب اهل ذمه بودند. براین اساس این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی در صدد پاسخ دادن به این پرسش است که اهل ذمه در ساختار اجتماعی دولت اموی چگونه موقعیت اجتماعی خود را حفظ و تثبیت کرده و افزون بر آن توانستند بر ساختار اداری امویان مسلط شوند؟
The Umayyads' getting to power in the Levant provided them with the basis to develop their relations with the people of Damascus who made up a large part of the Levant's (Sham) inhabitants. The inhabitants of Damascus were under the Roman rule until the Islamic conquest, and were to accept the new Muslim rule. Therefore, the Ahl ul-dimmah had to maintain the social and administrative position they held during the Roman domination, and the Umayyad Caliphs also needed the expertise and experience of the Ahl ul-dimmah to govern their vast territory. This study seeks to answer the question of how the people of Dhimma maintained their social status in the social structure of the Umayyad government and were able to dominate the Umayyad administrative structure.
Machine summary:
آنها با عقد پیمـان با دولت اسلامی به کسوت شـهروندان جامعـه اسـلامی درآمـده بودنـد و خلفـای امـوی می بایست آنان را به عنوان شهروندان جدید پذیرفته و از تجربه و تخصص آنـان در اداره امور قلمرو خلافت بهره بگیرند چراکه ؛ خلفای اموی ، نیـروی مـاهر و متخصـص در امـور دیوانی در اختیار نداشتند، به همین دلیل کتابت و مدیریت امور مـالی کـه از مهمتـرین مناصب اداری بود به ذمیان سپرده شد.
با توجه به اهمیتی که حضور اهل ذمه در ساختار دسـتگاه خلافـت امـوی و تحـولات جامعه مسلمانان داشت ، از این رو میطلبید پژوهش مسـتقلی بـا بهـره منـدی از رویکـرد توصیفی تحلیلی صورت بگیرد و به این پرسش اساسی پاسخ داده شود کـه اهـل ذمـه در ساختار دولت اموی چگونه موقعیت اجتماعی خود را حفظ و تثبیت کرده و توانستند بـر ساختار اداری امویان مسلط شوند؟ فرضیه این پژوهش بر این پایه استوار است که خلافت امـوی بـه دلیـل گسـتردگی قلمـرو، نیازمند بهرهمندی از نیروهایی بود که در امور اداری و دیوانسالاری متخصص بـوده و از تجربـه و آگاهی کافی و وافی برخوردار باشند به همین دلیل از اهل ذمه بهره گرفتند.
به تبع برقراری این پیوند سیاسی و همچنین ، به دلیل عـدم برخورداری اعراب از سواد و آگاهی و عدم اشراف آنان بـه مسـائل اداری زمینـه و بسـتر مناسبی برای حضور اهل ذمه در بدنه خلافت جدیدی که متولیان آن هیچ گونه آشـنایی با ساختارهای اداری و دیوانی منطقه شام و عراق -که بـه زبـان یونـانی و فارسـی بـود - نداشتند، فراهم گردید (ابن خلدون ، ٤٦٦/١).