Abstract:
پژوهش حاضر به موضوع ناتمام دولت- ملتسازی در کشورهای منطقه خلیجفارس و عواملی که در این منطقه اعم از داخلی و خارجی را در برمیگیرد مورد بحث و بررسی قرار گرفته است. موضوعاتی که به آن پرداخته شده؛ بررسی شبه دولتهای منطقه و تمام تلاش آنها برای عدم تکامل و تمایل به سمت تشکیل یک دولت ملی فراگیر، همچنین نقش دولتهای فرامنطقهای در این کشورها و عدم علاقه براساس شناختی که از این جوامع و حکومتهای برآمده از آن دارند، به تغییر حکومتهای قبیلهای به دولتهای ملی فراگیر است تا بتوانند سازوکار و کار ویژههای اصلی دولت ملی در کشور خود از جمله ساخت ملت و قدرتی فراگیر اقدام کنند، بوده است. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سوال اساسی است که چه عواملی در منطقه خلیجفارس باعث ناتوانی و عدم توفیق در شکلگیری فرآیند دولت – ملت شده است. یافتهها نشان میدهد عدم تمایل حکومتهای قبیلهای به تشکیل دولت ملتی فراگیر، بیتوجهی و بیعلاقگی قدرتهای فرامنطقهای به روی کار آمدن دولتی کارآمد، حضور و فعال بودن اندیشه اسلامی و مولفههای موجود و مستقر در افکار و اذهان مسلمانان در برابر عوامل سازنده ناسیونالیسم که تماما عرفی و دولتهای ملی در ساخت و تداوم آن نقشآفرین هستند، تضادها و چالشهایی را در عرصه ملی و بینالمللی ایجاد کرده و شبه دولتهای موجود در این منطقه تاکنون نتوانستهاند در تشکیل دولت ملی مدرن موفق شوند. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و روش قیاسی در مقیاس کلان منطقهای است.
In the present study, the unfinished issue of state-nation-building in the countries of the Persian Gulf region and both the domestic and foreign factors present in this region have been discussed. The topics which were discussed include the study of quasi-states in the region and all of their efforts to prevent the development of an inclusive national government, as well as the role of trans-regional states in these countries and their reluctance - based on their knowledge of these societies and the governments emerged from them - to the transformation of tribal governments into inclusive national governments, in order to be able to take action on the main mechanisms and functions of the national government in their own country, such as building an inclusive nation and power. This study seeks to answer the fundamental question of “what factors in the Persian Gulf region have made it impossible for the nation-state process to take shape?” The findings show the reluctance of tribal governments to form an inclusive nation, the indifference and reluctance of trans-regional powers to the establishment of an efficient state, the presence and activity of Islamic thought and the existing and embedded components in the thoughts and minds of Muslims against the constructive factors of nationalism - which are completely customary and national governments play a role in its construction and continuity - have created conflicts and challenges in the national and international arena, and quasi-states in the region have so far failed to form a modern national government. The research method is descriptive-analytical and the deduction method is macro-regional.
Machine summary:
موضوعاتی که به آن پرداخته شده؛ بررسی شبه دولتهای منطقه و تمام تلاش آنها برای عدم تکامل و تمایل به سمت تشکیل یک دولت ملی فراگیر، همچنین نقش دولتهای فرامنطقهای در این کشورها و عدم علاقه براساس شناختی که از این جوامع و حکومتهای برآمده از آن دارند، به تغییر حکومتهای قبیلهای به دولتهای ملی فراگیر است تا بتوانند سازوکار و کار ویژههای اصلی دولت ملی در کشور خود از جمله ساخت ملت و قدرتی فراگیر اقدام کنند، بوده است.
یافتهها نشان میدهد عدم تمایل حکومتهای قبیلهای به تشکیل دولت ملتی فراگیر، بیتوجهی و بیعلاقگی قدرتهای فرامنطقهای به روی کار آمدن دولتی کارآمد، حضور و فعال بودن اندیشه اسلامی و مولفههای موجود و مستقر در افکار و اذهان مسلمانان در برابر عوامل سازنده ناسیونالیسم که تماماً عرفی و دولتهای ملی در ساخت و تداوم آن نقشآفرین هستند، تضادها و چالشهایی را در عرصه ملی و بینالمللی ایجاد کرده و شبه دولتهای موجود در این منطقه تاکنون نتوانستهاند در تشکیل دولت ملی مدرن موفق شوند.
یکی از موضوعاتی که در این پژوهش به آن پرداخته شده بررسی شبه دولتهای منطقه و تمام تلاش آنها برای عدم تکامل و تمایل به سمت ساخت یک دولت ملی فراگیر، همچنین نقش دولتهای فرامنطقهای در این کشورها و عدم علاقه براساس شناختی که از این جوامع و حکومتهای برآمده از آن دارند، به تغییر حکومتهای قبیلهای به دولتهای ملی فراگیر است تا بتوانند سازوکار و کار ویژههای اصلی دولت ملی در کشور خود از جمله ساخت ملت و قدرتی فراگیر اقدام کنند، بوده است.