Abstract:
غریزه جنسی بهعنوان یک سرمایه الهی، اگرچه نقش مثبتی در رشد و سلامت انسان دارد، اما در صورت عدم کنترل، آثار جبرانناپذیری را در جامعه به دنبال خواهد داشت. ازاینرو، ادیان توحیدی برای مدیریت این غریزه سازوکارهای متفاوتی پیشبینی کردهاند. اکنون این پرسش مطرح است که مسیحیت و اسلام، چه تدابیری برای کنترل این میل درونی اندیشیدهاند؟ این پژوهش با مطالعه دیدگاههای بینادیانی، شیوههای مهار شهوت جنسی را برای وصول به حیاتی پاک و سالم ارائه میدهد. یافتههای تحقیق نشان میدهد که تربیت جنسی در تعالیم مسیحیت، فارغ از هویت جنسی و سن، متاثر از رهبانیت و زهدپیشگی بوده است. اما اسلام، با اعتقاد به عاملیت جنس و سن در تربیت، دارای راهکارهای نظری و عملی، از دوره جنینی تا انتهای حیات انسانی میباشد. در مجموع میتوان گفت: با وجود تفاوت در آموزههای جنسی مسیحیت و اسلام، هر دو بر پرورش و تقویت فضیلت اخلاقی عفت تاکید داشته، و خویشتنداری غایت تربیت جنسی این ادیان توحیدی است. هرچند مصادیق عفافگرایی در ادبیات اخلاقی مسیحیت، دستخوش تحولات بوده است.
Sexuality as an asset given by God, although it has a positive role in human development and health, it leads to irreparable social consequences in case of not being controlled. Therefore, monotheistic religions have provided different solutions for controlling this instinct. Now, the question is: what solutions have been provided by Christianity and Islam for controlling this innate desire? By examining interfaith views, this study will introduce the ways of controlling sexual desire for having a pure and healthy life. The findings of this study indicate that in Christian teachings, regardless of age and sexual identity, sexual self-controlling instructions are influenced by monasticism and asceticism. But, acknowledging the function of age and sex in upbringing, Islam has theoretical and practical solutions for it from the embryonic period to the end of one’s life. Overall, it can be said: despite the differences in sexual education methods between Christianity and Islam, they both emphasize having chastity and modesty and the ultimate goal of these monotheistic religions in sexual instructions is continence and self-control. Nevertheless, the examples and manifestations of chastity and modesty in Christian ethics has been changed.
Machine summary:
در مجموع ميتوان گفت: با وجود تفاوت در آموزههاي جنسي مسيحيت و اسلام، هر دو بر پرورش و تقويت فضيلت اخلاقي عفت تأکيد داشته، و خويشتنداري غايت تربيت جنسي اين اديان توحيدي است.
تربيت جنسي، ازدواج، اديان توحيدي، رهبانيت، زيست عفيفانه مقدمه از منظر روانشناسان و زيستشناسان، تمايلات شهواني از ابعاد مهم و قدرتمند وجودي انسان است که سرکوب يا ارضاي ناصحيح آن موجب ايجاد ناهنجاریهای رواني، جنسي و اخلاقي ميشود.
مانند روانشناسي رشد، با نگرش به منابع اسلامي، از نصر بيريا (2006م)، تربيت جنسي کودک در روايات اهلبيت( از محمدحسين افشاري (2015م)، تربيت جنسي در سيره نبوي، تأليف محمدباقر پوراميني (2004م)، مباني، اصول و روشهاي تربيت جنسي از منظر قرآن و حديث، از علينقي فقيهي (2014م) و مقالاتي مثل ابعاد و مراحل تربيت جنسي دختران و زنان از نظر اسلام از احمد زنداونديان، بررسي و تبيين مباني، اصول روشهاي تربيت جنسي با تأکيد بر ديدگاه اسلام، از حسين محمدي (2007م).
يکي ديگر از اصول اسلام، لحاظ کردن هويت جنسي در تربيت است؛ زيرا علاوه بر تفاوت زمان بلوغ در دختران و پسران (مرويان حسيني، 2016م، ص41)،آنان از نظر فيزيولوژي، ويژگيهاي رواني و نوع وظايف نيز يکسان نيستند.
به عبارت ديگر، اکنون او بايد با پرهيز از تمتعات نامشروع، عفت خود را حفظ کند تا شرايط ازدواج بهعنوان دومين مرحله تربيت جنسي تأمين شود؛ زيرا يکي از کارکردهاي تشکيل خانواده، مصونيت از ناهنجاريهاي جنسي است.
Gold, Daniel, (1987), “Celibacy”, Encyclopedia of Religion, Ed. By Mircea Eliade, Macmillan: New York and London.
Ioan Petru Culianu, Hans Thomas Hakl, (1987), “Sexuality: Sexual Rites in Europe”, Encyclopedia of Religion, Ed. By Mircea Eliade, Macmillan: New, York and London.