Abstract:
علیرغم وجود مبانی نظری قوی پیرامون اقلام تعهدی اختیاری و مدیریت سود، چگونگی تأثیر استفاده از اقلام تعهدی اختیاری بر تصمیمات مالی شرکتها بهدرستی تبیین نشده است. شرکتهایی که با محدودیت مالی مواجه هستند میتوانند با استفاده از اقلام تعهدی اختیاری با علامتدهی مثبت به بازار الزامات قراردادهای بدهی را تا اندازهای تعدیل کنند و هزینه بدهی خود را کاهش دهند. هدف این پژوهش بررسی رابطه بین مدیریت سود فرصتطلبانه و کارا با محدودیتهای مالی است. برای دستیابی به هدف پژوهش، 99 شرکت از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1380 تا 1394 برای نمونه آماری انتخاب شدند. همچنین برای اندازهگیری متغیر مدیریت سود و انواع آن از رگرسیون غلتان و دادههای سری زمانی استفاده شد و برای آزمون فرضیه اول از رگرسیون چند متغیره با استفاده از دادههای ترکیبی و برای آزمون فرضیات دوم و سوم از رگرسیون چند متغیره با استفاده از دادههای مقطعی استفاده گردید. نتایج حاکی از آن است که بین محدودیت مالی و مدیریت سود رابطه مثبت و معنیداری وجود دارد. همچنین با تفکیک مدیریت سود به دو نوع مدیریت سود کارا و فرصتطلبانه، مشخص گردید که محدودیت مالی با مدیریت سود کارا رابطه معنیداری ندارد ولی با مدیریت سود فرصتطلبانه رابطه مثبت و معنیداری دارد؛ بنابراین در بازار سرمایه ایران، مدیران حتی هنگام مواجه شدن با محدودیت مالی هم مدیریت سود را بهصورت فرصتطلبانه و در راستای منافع شخصی خود انجام میدهند.
Despite all strong literature reviews about accruals and earnings management, posture of the accruals utilization effect on companies' financial decisions, does not have been explained correctly. Companies who effect financial constraints can use discretionary accruals and positive signal to the market to adjust and decrease debt contract requirements and the cost of their debts. The goal of this study is to examine the relation among opportunistic earnings management, effective earnings management and financial constraints. Due to this goal, a sample of 99 companies from accepted companies at Tehran stock exchange that are related to the years of study between 2002 and 2016, have been chosen. Measuring the earnings management variable with the rolling linear regression and time series data and we use the multiple regression with mixed data to examine the first hypothesis and with cross-sectional data to examine the second and the third hypotheses. The results show that there is a positive and significant relation between financial constraints and earnings management. Also separation of earnings management to opportunistic and effective, determined that there is no significant relation between financial constraints and effective earnings management yet about the opportunistic earnings management, the relation is positive and significant. Therefore in Iran capital market, managers use opportunistic earnings management in the event of their personal benefit even in financial constraints occasions.
Machine summary:
مديريت سود فرصت طلبانه و کارآ و رابطه آن با محدوديت هاي مالي: آزمون فرضيه بدهي تئوريهاي اثباتي حسابداري مهدي ذوالفقاري *، قدرت االه طالب نيا**، زهرا پورزماني *** تاريخ دريافت : ٢٢ /٩٥/١١ تاريخ پذيرش : ٢٤ /٩٦/٠٣ چکيده عليرغم وجود مباني نظري قوي پيرامون مديريت سـود، چگونگي تأثير اسـتفاده از اقلام تعهدي اختياري بر تصميمات مالي شرکت ها به درستي تبيين نشده است .
حدس ما اين است که اگر يک شرکت داراي محدوديت مالي، پروژه هاي ارزشـمندي داشـته باشـد و با اسـتفاده از اقلام تعهدي اختياري علامت دهي مثبتي به بازار دا شته با شد، ميتواند در کوتاه مدت قيمت سهام خود را از اين طريق افزايش دهد و با اين علامت دهي، ســرمايه مورد نياز براي تأمين مالي پروژه هاي خود را کســب کند.
حدس ما اين است که شـــرکت هايي که داراي محدوديت مالي هســـتند از طريق مديريت اقلام تعهدي تلاش ميکنند دسترسي به منابع مالي (بدهيها و سرمايه ) را تسهيل کنند؛ و با تأمين مالي پروژه هاي ســود آور، کارايي عمليات خود را بهبود بخشــند و بازده مورد انتظار ســهامداران را افزايش دهند.
از طرف ديگر اين احتمال وجود دارد مديران در اســـتفاده از اقلام تعهدي که صـــاحب اختيار هســتند از اين اختيار خود در جهت دســتکاري فرصــت طلبانه ســود اســتفاده کنند؛ بنابراين مديريت سود ميتواند هم منجر به نتايج مثبت براي سرمايه گذاري شود و هم منجر به نتايج منفي.
بنابراين فر ضيه دوم و سوم اين پژوهش به صورت زير تدوين ميگردند: فرضيه دوم : بين محدوديت مالي شرکت ها و مديريت سود کارآ رابطه مثبت و معنيداري وجود دارد.