Abstract:
هدف پژوهش حاضر تبیین اصول و مبانی سیاسی «مکتب جبل عامل» بوده و بر این فرض استوار است که امامت و ولایت، پارادیم حاکم بر این مکتب فقهی هستند و جبل عامل با اتخاذ رویکرد روش اصول فقه، در دانش فقه ویژگیهایی چون نگرش ایجابی به سیاست، توجه به اختیارات سیاسی فقیه و حل معضلات مستحدثه شیعیان را، دارا میباشد. در این پژوهش با استفاده از روش و چارچوب نظری زمینهگرای «اسکینر»، بسترهای تاریخی پیدایش جبل عامل، تصرفات متعدد در الگوهای مرسوم زمانه و بالتبع اصول سیاسی آن مورد تحقیق قرار گرفته است. همچنین اصول سیاسی مکتب جبل عامل شامل اختیارات فقیه، رهیافت سیاسی به دولت صفویه و راهبرد وحدت مذاهب و همزیستی ادیان و نیز رویکرد اصولی بر فقه از دیگر مباحث مورد بحث در این پژوهش بوده است.
This project is aimed at demonstrating political principles of Jabal Amel School. Regarding this, it is assumed that Imamate and province are the dominant paradigm of the jurisprudence. Besides, Jabal Amel has the characteristics such as political necessity approach, respecting political powers of the jurist, and solving Shia's problems via adapting jurisprudence principle approach. In this project, historical origins of Jabal Amel, and political principles in association with Skiner contextualist theory were studied. Moreover, the political principles of Jabal Amel including the jurisprudence power, political approach to Safavids and the concept of religions unity were among discussed issues.
Machine summary:
com تاریخ دریافت: 03/11/1397؛ تاریخ پذیرش: 17/07/1398 چکیده هدف پژوهش حاضر تبیین اصول و مبانی سیاسی «مکتب جبل عامل» بوده و بر این فرض استوار است که امامت و ولایت، پارادیم حاکم بر این مکتب فقهی هستند و جبل عامل با اتخاذ رویکرد روش اصول فقه، در دانش فقه ویژگیهایی چون نگرش ایجابی به سیاست، توجه به اختیارات سیاسی فقیه و حل معضلات مستحدثه شیعیان را، دارا میباشد.
همچنین اصول سیاسی مکتب جبل عامل شامل اختیارات فقیه، رهیافت سیاسی به دولت صفویه و راهبرد وحدت مذاهب و همزیستی ادیان و نیز رویکرد اصولی بر فقه از دیگر مباحث مورد بحث در این پژوهش بوده است.
از اینرو با توجه به جایگاه دولت صفویه در تاریخ تحولات ایران و تاثیراتی که مکتب جبل عامل بر فرهنگ و ساختارهای سیاسی- اجتماعی ایران و جهان اسلام داشته است، شناخت اصول و مبانی سیاسی این مکتب فقهی، ضرورت پیدا میکند.
سوال مهم این است که آیا جبل عامل را میتوان به عنوان یک مکتب فقهی تلقی نمود؟ پاسخ مثبت است، زیرا شخصیتهای فقهی بزرگی را تربیت کرده که با نظریات جدید، تحول عمیقی در تاریخ فقه ایجاد کردند.
پیرامون وجود این رویکرد در مکتب جبل عامل، میتوان گفت که سیاست را عامل اصلی فعالیتهای شهید اول دانستهاند (مهاجر، 1393: ص163)، زیرا وی در دوران افول فقه سیاسی، یعنی در اواخر حکومت خلفای عباسی و دوره مغول میزیست و فقها در این جوّ اختناقآمیز، ناگزیر بودند بسیاری از مباحث فقه سیاسی را مسکوت گذاشته، یا آنها را بسیار لطیف در لابهلای مباحث دیگر فقهی بیان کنند (اکبری، 1380: ص24).