Abstract:
اخیرا در مطبوعات فلسفهی علم» مقولهای تحت عنوان «فلسفه شیمی) به چشم میخورد.
بخشی از آثار به طبع رسیده در این مقوله به بیان ظرفیتهای علم شیمی برای فلسفهی
علم و لزوم توجه فلاسفهی علم به علم شیمی اختصاص دارد. مسئلهی تقلیل (Reduction)
و برآیش (Emergence) از مسائل فلسفه علم است که در فلسفه شیمی نیز محل بحث است
و آرایی در بیان اهمیت علم شیمی در بررسی آنها به چشم میخورد. در این مقاله بهنقد
و بررسی برخی از این آرا میپردازیم. در این میان؛ به معرفی و بررسی مفاهیم "پیچیدگی
وجود شناسانه" و "پیچیدگی معرفتشناسانه" و رابطهی آنها باهم میپردازیم. معتقدیم
خلط بین این دو مفهوم در بخشی از این آراء موجبات شکلگیری مغالطهای پنهان شده
است. موضیع خود را در این مورد بیان کرده» سعی میکنیم با ارائه مورد کاوی هایی
درزمینه تقلیل و برآیش در علوم» از آن پشتیبانی کنیم.
Two concepts that are being considered in Philosophy of Chemistry are Reduction and Emergence. These concepts have a major rule in arguing that special sciences, have kind of independence from physics. After sketching a conceptual framework about the issue, we have had a critical review about Alex Manafu's argument about the rule of chemistry in debate about Reduction and Emergence in Philosophy of Science.He argue that chemistry has some special advantages in study of Reduction and Emergence in Philosophy of Science. we have showed that his argument cannot give us a firm ground for attaching these advantages to Chemistry. We then propose a distinction between Ontological complexity and Epistemological complexity and then show how Manafu's arguments are faulty due to ignoring this distinction
Machine summary:
(١٩٩٩ ,Brakel) (٢٠٠٦ ,Brakel) برخی در حکمِ تقلیل یافتن شیمی به فیزیک که زمانی تقریباً بدیهی قلمداد میشـد تشـکیک کردند، (٢٠٠٠ ,Brakel) (٢٠١٢ ,Scerri) (٢٠٠٨ ,Scerri) (٢٠٠٤ ,Primas)، برخی به لـزوم توجـه به علمِ شیمی در موضوع هایی نظیر اخلاقِ علم (٢٠٠١ ,Schummer)، مسـئله ی تبیـین ,Early) (٢٠٠٣ (٢٠٠٣ ,Fisher) (٢٠٠٣ ,Del Re) (٢٠٠٣ ,Goodwin)، رئالیسـم علمـی (٢٠٠٠ ,Scerri) (٢٠١٢ ,Sutcliffe &Woolley ) فلسفه ی ذهـن (٢٠٠٨ ,Early)، ذات گرایـی علمـی ,Weisberg) (٢٠٠٦، تقلیـل و بـرآیش (٢٠٠٢ ,Luisi) (٢٠١٤ ,Manafu) (٢٠٠٨ ,Scerri) (٢٠٠٦ ,van Brakel) (٢٠٠٨ ,Early) تأکید داشتند که البته مجالِ احصاء تمام موارد نیست .
آیا تبیین آرایش الکترونی عناصرِ جدول تناوبی به طور صریح از اصول موضوعه نظریـه کوانتوم ممکن است ؟ استفاده از اصولی الحاق شده بـه مکانیـک کوانتـوم ماننـد، اصـل طـرد پائولی، اصلِ حداقل انرژی و اصول مادلانگ در این تبیین هـا چـه عـواقبی بـرای مسـئله ی تقلیل شیمی به فیزیک دارد؟ آیا نظریه ی کوانتوم در مسئله پیش بینی مشخصه های گونه هـای شـیمیایی ماننـد زوایـای پیوند، قطبش پذیری، ایزومری سـاختاری و فضـایی و ...
شعارِ برآیش گرایی این است : "کل چیزی بـیش از اجـزای آن اسـت "٦ یعنـی بـرای تبیـین ویژگیهای شی ای مانندِ مولکول پروتئین ، دانستن ویژگـیهـا و قـوانین حـاکم بـر اجـزای سازنده ی آن کفایت نمیکند و به عبارتیدیگر، تمام واقعیت های ٧ موردنیاز بـرای تبیـین یـک پدیده در میکرو فیزیک نهان نیست ، بلکه در سـطوح شـیمی و زیسـتی نیـز واقعیـت هـایی وجود دارد که بـرای تبیـین ویژگـیهـای یـک مولکـول پـروتئین ، نیازمنـد آن هسـتیم .