Abstract:
نویسنده در این نوشتار نخست از انگیزه نگارش تفسیر توسط فیض کاشانی، سخن گفته سپس مبانی تفسیر وی را مطرح کرده است آنگاه از منابع تفسیری و روائی مفسر یاد نموده است در ادامه از ویژگی های لغوی، روائی و روش قرآن به قرآن در تفسیر صافی بحث کرده است و در پایان قواعد به کار رفته در تفسیر را بر شمرده است.
Machine summary:
"جنبه لغوی تفسیر صافی در تفسیر صافی بدون ذکر منبع به معنای لغوی الفاظ بسیار توجه شده است ولی همانگونه که مفسر در مقدمه آورده است در این تفسیر به نکات نحوی - صرفی - اشتقاقی کمتر پرداخته شده؛ زیرا وی معتقد است مقصود اصلی تفسیر معانی است نه مبانی7 با وجود این دیدگاه، او کنار نهادن قوانین ادبی و اکتفا به ظاهر عربیت قرآن را مانند مسئله بیتوجهی به روایات موجب افتادن در ورطه تفسیر به رأی میداند8 فیض(ره) گاه به شرح مفردات آیه میپردازد و سپس روایت یا گفتار مفسری را ذکر میکند.
» منظور از آوردن چند مثال این است که بهرحال فیض(ره) علاوه بر معنای لغوی الفاظ چه صریح یا غیر صریح با تکیه بر نکات ادبی به تفسیر آیات پرداخته است و اگر چه در دیباچه تفسیر خود بعضی تفاسیر را به خاطر ذکر نکات ادبی مورد سرزنش قرار داده است، معلوم میشود منظور او افراط در پرداختن به ادبیات در تفسیر است و گرنه همانگونه که خود عملا در تفسیر صافی نشان میدهد آگاهی بر ادبیات عرب کلید فهم قرآن است.
5 - فیض(ره) در مواردی متعددی علم کامل به حقایق قرآن را مخصوص اهل بیت علیهمالسلام میداند ولی در چند مورد هم شناخت ابعادی از قرآن را در سایه تهذیب نفس و ایمان برای دیگر مردمان ممکن میداند او این شناخت خاص را شناخت غرائب قرآن مینامد28 پس میتوان گفت تهذیب نفس و طهارت روح شرط دیگری برای دریافت حقایق قرآن است البته منظور از حقایق قرآن که فهم آن در گرو تهذیب نفس است، مربوط به ظاهر قرآن نیست بلکه از مقوله باطن و تأویل است."