Abstract:
این مکتوب به بررسی گونههایی از تأویلات مفاهیم قرآنی مولوی در مثنوی میپردازد. با تأمل و پژوهش در مثنوی، ویژگیهای خاص سبکی و تمایزآفرینی و هنجارشکنیها را در آن مییابیم. به همین دلیل مطالعه و پژوهش در مثنوی میتواند راهبردی به شناخت بهتر دورة شاعر و شخصیّت ادبی و نقش او در ادبیّات عرفانی باشد. روش تحقیق دراین مکتوب، روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی است. با توجه به این که مولوی در شعر فارسی تصویرهایی نو و ویژه آفریده است با همه تحقیقاتی که صورت گرفته، از این رویکرد میتوان پژوهشهای مفیدی در زبان و شعر این شاعر عارف به عمل آورد. یافتههای این پژوهش نشان میدهد که مولوی شاعری است. دارای سبک ویژه و مختص به خودش. بارزترین ویژگی شعرش، تأویل معنویات، بویژه مفاهیم قرآنی در نگاه اوست و با نگاه عرفانی ابداع تازهای میآفریند. نگاه مولوی به ظاهر و باطن قرآن و تراوش ذخایر فکری او در شکلگیری روش تربیتی، از هنرنمایی وی خبر میدهد و نوآفرینی او رنگ دیگری دارد.
This investigation examines some of the interpretations of the Moulavi's Qur'anic concepts in Mathnawi. Through reflection and research in Mathnawi, we find the specific characteristics of style, differentiation, and norms in it. For this reason, study and research in Mathnawi can be a strategy for better understanding the poet's period and literary personality and her role in mystical literature. The research method in this paper is a descriptive-analytical research method. Given that Moulavi has created new and special images in poetic poetry, all the researches done by this approach can lead to useful research in poetic poetry. The findings of this study show that Moulavi has a special style of his own. The most striking feature of his poetry is his interpretation of the spiritual, especially the Qur'anic concepts, and the mystical site creates a new invention. Moulavi's glance at the Qur'an's seemingly inseparable nature and his intellectual reserves in shaping his educational method inform his art and his creativity has a different color.
Machine summary:
اعتقاد به اينكه آياتي در قرآن وجود دارد كه معني حقيقي آن بر مردم گنگ و نامفهوم است فصاحت و بلاغت قرآن را خدشهدار میسازد و خلاف آيه 82 سوره شريفه نساء میشود كه خداي تعالي فرموده است كه: «قرآن اگر از جانب غير خدا بود اختلافات زيادي در آن به وجود میآمد» (سنگلجي، 1363: 21) گذشته از اینها، همه آيات قرآني را میشود تأویل كرد.
تردیدی نیست که آبشخور عمده افکار و اندیشههای مولوی قرآن بوده است و آنچه میتواند پشتوانه این مدّعا قرار گیرد علاوه بر وفور مضامین موضوعات قرآنی در مثنوی، شیوه و تبحر مولوی در استفاده از آیات و استدلال به آنها در دفترهای ششگانه مثنوی است زیرا شیوههای به کارگیری این مفاهیم و طرز استدلال به آنها برای استحکام بخشی به باورهای گوینده در موارد مختلف از یک همجوشی عمیق و همراهی دیرین با قرآن و وقوفی همه جانبه بر محتوای آن حکایت دارد.
به همین جهت است که مرحوم حکیم حاج ملاهادی سبزوارای در هنگام توصیف و تمجید از کتاب مثنوی، آن را تفسیر قرآن مینامد (جعفری، 1373: 56) تردیدی نیست که آبشخور عمده افکار و اندیشههای مولوی، قرآن بوده است و آنچه میتواند پشتوانه این مدّعا قرار گیرد علاوه بر وفور مضامین موضوعات قرآنی در مثنوی، شیوه و تبحر مولوی در استفاده از آیات و استدلال به آنها در دفترهای ششگانه مثنوی است زیرا شیوههای به کارگیری این مفاهیم و طرز استدلال به آنها، برای استحکام بخشی به باورهای گوینده در موارد مختلف از یک هم جوشی عمیق و همراهی دیرین با قرآن و وقوفی همه جانبه بر محتوای آن حکایت دارد.