Abstract:
داستان و شخصیّت پیامبران الهی، براساس نصّ صریح قرآن و روایات، یکی از ویژگیهای اساسی عرفان اسلامی است که مورد توجّه عارفان در قرون مختلف بوده است. در حقیقت طرح نکات و ظرایف عشق و بیان لحظات و تجربیات عاشقانه با هدف گشودن نگاه معرفت شناختی و زیباییشناسانه از رویکردهای مهم در تاریخ تصوّف اسلامی است که به مکتب یا رویکرد عاشقانه در عرفان شناخته شده است. این رویکرد با ویژگیهای زبانی خاص خود، با بهرهگیری از ظرفیت والای داستان پیامبران و تجربیات عاشقانه نهفته در این داستانها به مهمترین موضوعات و مفاهیم عشق پرداخته است، لذا هدف این پژوهش، شناسایی و تبیین رویکرد عاشقانه به داستان حضرت موسی در آثار عرفانی مطرح در قرن پنجم تا هفتم هجری است. دراین پژوهش مصادیق و شواهد مورد نظر در آثار عرفانی با روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد تحلیل محتوا مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان از بهرهگیری از زبان اشارت با ویژگیهای خاص آن در مقابل زبان عبارت است. بررسی شواهد و مصایق تحقیق نشان داد رویکرد عاشقانه هم از لحاظ فراوانی در آثار شعری و نثر و هم از نظر فراوانی در سه قرن مورد تحقیق از فراوانی نسبتا یکسانی برخوردار است. از نظر موضوعی نیز مکالمه خداوند با حضرت موسی و تجلّی حق بر وی بیشترین فراوانی را در پرداختن شاعران و نویسندگان به خود اختصاص داده است.
The story and personality of divine prophets, based on the explicit version of the Qur'an and traditions, is one of the essential features of Islamic mysticism that has been considered by mystics in different ages. In fact, the outline of romantic love points and experiences with the aim of opening up an epistemological and aesthetic perspective is one of the most important approaches in Islamic Sufism that has been identified with the love school of mysticism. The hidden romance in these stories deals with the most important themes and implications of love, so the purpose of this study is to identify and explain the romantic approach to the story of Moses in mystical works from the fifth to the seventh century AH. In this research, the facts and evidences in mystical works have been studied by descriptive-analytic method. Investigating the evidence and research findings showed that the romantic approach is relatively similar in frequency in both poetic and affective works and in the three centuries studied. From the point of view of the subject, the conversation of God with Prophet Moses and the manifestation of the right to him has been most abundant in dealing with poets and writers
Machine summary:
گفت چون تابوت موسى بر شتاب ديد فرعونش كه مىآورد آب، چارصد زيبا كنيزك همچو ماه ايستاده بود پيش او به راه گفت با آن دلبرانِ دلنوز هركه آن تابوتم آرد پيشباز من ز ملكِ خويش آزادش كنم بىغمش گردانم و شادش كنم خلق عالم، آشكارا و نهان، جمله خواهانند حق را در جهان جمله او را خواستند او مىنخواست تا نخواهد او نيايد كار راست با دلى پرمهر فرعونِ لعين خواست از جان قربِ ربّ العالمين ليك چون حقمىنخواست او را چه سود كانچه بودش آرزو، او را نبود كار، از پيشان، اگر بگشايدت هر دمى صد گونه در بگشايدت (عطار، 1338: 114) طشتآتش مولانا در غزل عرفاني خود كه با «آب حيات عشق را در رگ ما روانه كن» آغاز ميگردد از واقعة آتش و سوختن زبان موسي(ع)، بهرة عاشقانه ميبرد و آتش عشق را در مقابل طشت زر قرار ميدهد: هست دو طشت در یکی آتش و آن دگر زر آتش اختیار کن دست در آن میانه کن شو چو کلیم هین نظر تا نکنی به طشت زر آتش گیر در دهان لب وطنِ زباله کن (مولوی، 1385: غزل 1821) موسی و لکنت زبان مفسران در تفسیر آیۀ 27 سورۀ طه که به خداوند عرض میکند: * وَاحْلُلْ عُقْدَةً مِنْ لِسَانِي * چنین گفتهاند که موسی(ع) بعد از آنکه به پیامبری برگزیده شد از خداوند خواست تا لکنتی را که در زبانش وجود دارد برطرف سازد؛ زیرا با وجود آن نمیتوانست حروف را به طور واضح تلفظ نماید.