Abstract:
آثار مولوی از رویکردهای مختلف قابل بررسی است. یکی از آثار مهم مولانا فیه مافیه است. از موضوعات مهم فیه مافیه، تمثیل یا مصداقی کردن مفاهیم ذهنی است که جایگاه خاصی در آثارمولانا دارد. وی آراء خود را به زینت تمثیل آراسته تا مفاهیم عمیق عرفانی، تقریب ذهن مخاطبان و اهل ذوق شود. نگارنده در پژوهش حاضر به روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی از نوع کیفی، به بررسی مفاهیم و ساختار تمثیلهای عرفانی کتاب «فیه ما فیه» پرداخته و در پی پاسخ به این پرسش است که «در تمثیلهای فیه ما فیه پیوند میان ارکان تمثیل یعنی: مثال (مصداق) با ممثل (مفهوم) چگونه است؟» یافتههای پژوهش نشان میدهد که در کتاب «فیه ما فیه» 141 مورد تمثیل وجود دارد که غالباً مختصر و محدود به چند جمله است. مولانا به فراخور متن کتاب با بهرهگیری از تمثیلات به مضامین عمیق عرفانی میپردازد. حوزههای معنایی تمثیلات فیه مافیه در سه سطح خداشناسی، انسانشناسی و هستیشناسی جای گرفتهاند که انسانشناسی بیشترین فراوانی و موضوع عرفان و معرفت بیشترین بسامد را دارد.
Monolithic works can be examined from different approaches. One of the important works of Maulana is the Mafia. The important subject of the Mafia is the allegory or application of mental concepts that has a special place in the works of Maulana. He has adorned his views with an ornamental allegory so that deep mystical concepts can be approached by the minds of the audience and the people of taste. In the present study, the author uses a descriptive-analytical research method of qualitative type, examines the concepts and structure of mystical allegories in the book "Fih Ma Fih" and seeks to answer the question that "What is the example with the parable?" The research findings show that there are 141 allegories in the book "Fih Ma Fih" which are often brief and limited to a few sentences. According to the text of the book, Maulana deals with deep mystical themes through the use of proverbs. The semantic domains of Fieh Mafia allegories are located at three levels: theology, anthropology, and ontology. Anthropology has the highest frequency and the subject of mysticism and knowledge has the highest frequency.
Machine summary:
نگارنده در پژوهش حاضر به روش پژوهشی توصیفی- تحلیلی از نوع کیفی، به بررسی مفاهیم و ساختار تمثیلهای عرفانی کتاب «فیه ما فیه» پرداخته و در پی پاسخ به این پرسش است که «در تمثیلهای فیه ما فیه پیوند میان ارکان تمثیل یعنی: مثال (مصداق) با ممثل (مفهوم) چگونه است؟» یافتههای پژوهش نشان میدهد که در کتاب «فیه ما فیه» 141 مورد تمثیل وجود دارد که غالباً مختصر و محدود به چند جمله است.
» (زمانی، 1390: 120) مضامین دیگر این دسته عبارتند از: تجلی ذات حق پاسخ همه پرسشهاست (همان: 119)، فهم حق با درک آثارش (همان: 456)، منوّر شدن باطن با یاد حق (همان: 468) و نور جمال حق ذاتی و برای خلق عرض است (همان: 177) - استغراق: مولانا مفهوم استغراق را تمثیلی آشکار میکند: «مگس بالا میپرد و پرش میجنبد و سرش میجنبد و همه و همه اجزاش میجنبد، چون در انگبین غرق شد همه اجزاش یکسان شد هیچ حرکت نکند.
او خود، پروانه نباشد و اگر پروانه خود را بر نور شمع بزند و پروانه نسوزد آن نیز شمع نباشد!» (زمانی، 1390: 122) دیگر مضامین این دسته: انسان دارای لختی از صفات خداست (همان: 184)، دوستی خالصانه و آزمندی (همان: 233) و حرکت از بنده سبب لطف الهی میشود (همان: 564)، - حقیقتجویی:پاکی سبب کشف حقایق و اسرار میشود: «آب صافی آنچه در تحت اوست از سنگ و سفال و غیره و آنچه بالای آن است همه بنماید عکس آن.