Abstract:
دربارۀ ترکیب «دین خرّم» در مصراعی از دیباچۀ داستان سیاوخش شاهنامه، سخن بسیار گفتهاند. نگارنده نیز در جستار پیش رو، تعبیر و تاویل خویش را از این سخن بازگفته است. به باور نویسندۀ این جستار، با توجّه به اینکه فردوسی از اسماعیلیان بوده است و بیشتر این گروه باطنی در ایران، پیش از مسلمان شدن، بر باور خرّمدینی بودند و خرّمدینان در پی استقلال ایران از تازیان برآمدند، فردوسی نیز در بیت مورد نظر، خود را شیفتۀ عملکرد سیاسی و فرهنگی این گروه و پیرویکنندۀ راه آنان میداند که در پی متابعت از ایشان در ایراندوستی، شاهنامه را سروده است تا این درخت برومند، بار خود را بر همۀ ایرانیان بپراکند و آنان را بهرهمند سازد. گذشته از این، در دیباچۀ داستان سیاوخش، فردوسی از موبدی سخن میگوید کـه این موبد، همه را به سخنگویی، خردمندی، نکوخویی، نرمگویی، توجّه به دستآورد کـردار و جهان دیـگر سفارش میکند. با تـوجّه به متنی کـه از شخصی اسماعیلیمذهب (که پیش از آن خرّمدین بوده) به جا مانده است و تطبیق آن با کلام موبد در شعر فردوسی، این موبد نیز باید شخصیّتی خرّمدینی بوده باشد. برخی اندیشههای مانوی نیز در سخن موبد هست که آن نیز پیوند او را با اندیشههای خرّمدینی نشان میدهد؛ زیرا ریشۀ اندیشههای خرّمدینی در کیش مزدکیان بوده است و آنان نیز در باورهای مذهبی، با مانویان پیوند داشتهاند؛ پس با توجّه به مذهب اسماعیلی فردوسی و پیوند اسماعیلیّه بـا خرّمدینان و همینطور وجود سخنان موبد با درونمایههای خرّمدینی، میتوان بر آن شد که ماندن بر دین خرّم در سخن فردوسی، احتمالا تایید برخی باورهای دینی خرّمدینان (آنچه متناسب با عقاید اسماعیلیّه بوده است) و به ویژه پیروی از رویکرد فرهنگی آنان است که به سراییدن شاهنامه انجامیده است.
There are many argument about “Khorram’s religion” in a mesra from the prologue of the tale of Siavsh in Shahnameh. The writer of this article presents his own interpretation of this subject. Since Ferdowsi had been a member of Ismailits and long before becoming moslem, the majority of this group were members of Khorram-dinan who aspired for an independence of Iran from the Arabs dominance it seems that Ferdowsi in that mesra shows his devotion to the political and cultural movements of this group and regards himself as a follower of their path, hence sharing their patriotic feelings for Iran he had composed Shahnameh so that this tall tree could disperse its fruits to all Iranians. Moreover in the prologue of the tale of Siavash, Ferdowsi speaks of a mobad or a priest who invites all to speak softly, to behave well, to be graceful, to act according to wisdom, and draws attention to God given gifts and the other world. In view of a text remained from a Ismaili person who was earlier an adherent of Khorram religion and the correspondence of that text with the priest’s words in Ferdowsi’s poem, it is assumed that this priest must have had inclination towards this sect. The existence of certain Manavi thoughts in the priest’s speech which is also indicative of his connection with the Khorramdini beliefs, since the root of Khorramdini beliefs lies in Mazdai sect who in turn are closely related to Manavi’s religious belief. Therefore it is concluded that devotion to Khorram religion in Ferdowsi’s words probably confirms certain religious beliefs of Khorramdinan, those compatible with the Ismaili beliefs and in particular shows that he favors and adopt their political and cultural deeds. .
Machine summary:
٦ - موبد پیش رو در دیباچۀ داستان سیاوخش : «خرم دینی اسماعیلی » بنا بر آن چه بازگفتیم ، میتوان به اطمینان نسبی رسید که فردوسی، مذهب اسماعیلیان دارد و چنان که گفتیم ، اسماعیلیه با خرم دینان پیوندهایی بسیار نزدیک داشته اند؛ پس این سخن می تواند پذیرفتنی باشد که آن گاه که فردوسی از «دین خرم » سخن میگوید، گویا روش سیاسی و فرهنگی خرم دینان را در نظر دارد؛ زیرا او خود اسماعیلی است و اسماعیلیان باطنی ایرانی، خود برآمده از خرم دینان بوده اند و چه در نگاه شان به حکومت غاصب عباسی و ایران دوستیشان و چه در برخی اندیشه های مذهبیشان ، پیوندی نزدیک به خرم دینان داشته اند.