Abstract:
اباحیگری از تهدیدهای جوامع مذهبی است. این امر از عوامل متعدد، از جمله تفکر غلو، ریشه میگیرد. با مطالعه مختصر تاریخ این تفکر روشن میشود که هر جا این تفکر پا نهاده، اباحیگری نیز به دنبالش رخ نموده است. به عبارت دیگر، اباحهگری بدون غلو زمینه ظهور ندارد. این تحقیق ابتدا درصدد تبیین وجود روحیه اباحیگری در میان غالیان است، سپس با بیان توجیهات آنان در این مورد، آنها را نقد میکند. از آنجا که دلایل آنان برای فرار از تکالیف بسیار سست و شکننده است، از عنوان توجیه به جای دلیل استفاده شده است. آنچه تعجببرانگیز است تمایل افراد به این تفکر است که خود ناشی از وجود روحیه راحتطلبی و عافیتجویی و کماطلاعی و بیبصیرتی مردم و همچنین سوء استفاده رهبران غالی و تحریک حاکمان و سیاستمداران منحرف است. پژوهش حاضر با رویکردی تحلیلی در پی کشف رابطه اندیشه غلو با روحیه اباحیگری است.
Permissivism (ibāḥa) is a threat to religious communities. It originates from several factors, including ghuluww (exaggeration). A brief consideration of the history of permissivism reveals that wherever there was exaggeration, it was followed by permissivism. In other words, without exaggeration, there will be no ground for permissivism. In this paper, we will begin by providing an account of permissivism exhibited by exaggerators, and then criticize their justifications for permissivism. Since their arguments for avoiding their religious obligations are very weak, we refer to them as “justification” in the negative sense of the term. What is surprising is their tendency to such thought, which arises in turn from their indolence, ignorance, and lack of insight, as well as misuses on part of leading exaggerators and distortions by deviated rulers and statesmen. The present paper deploys an analytic approach to discover the relation between exaggeration and permissivism.
Machine summary:
اباحهگری یک روحیه یا طرز تفکر است که به مقتضای آن انسان به خود حق میدهد که به حدود و ضوابط شرعی بیاعتنا شود و مرزهای حلال و حرام را زیر پا بگذارد (معارف، 1386: 10)؛ در نهایت «اباحیگری مآلاً به این معنا است که شخص در ترک واجبات و انجام محرمات برای خود در اندیشه یا عمل محذوری نمیبیند» (نصیری، 1385: 8).
برخی غلات را چنین تعریف کردهاند: «افراد یا فرقههایی که به خدایی امامان شیعه یا حلول روح خدایی در آنان اعتقاد داشتهاند» (مشکور، 1362: 151)؛ اما با توجه به اینکه اندیشه غلو امری فراگیر در ادیان و مذاهب، اعم از اسلام و غیراسلام و تشیع و غیر تشیع، است، منظور از غالیان در این پژوهش، افراد یا فرقههایی هستند که برای افرادی خاص، مانند پیامبران، ائمه یا خلفا، ذات یا صفاتی الهی قائلند، معتقد به حلول خداوند در آنان هستند یا مقاماتی الهی (مانند نبوت)، که فاقد آنها هستند، برای آنان قائل میشوند.
نتیجه با بررسی غلو در سه دین یهودیت، مسیحیت و اسلام به نظر میرسد بر اساس ظاهر آیات قرآن، غلو در دین یهودیت، مانند اسلام و مسیحیت، وجود دارد؛ ولی با مراجعه به تفاسیر دریافت میشود که اعتقاد به غلو آنسان که در مسیحیت و اسلام وجود دارد، در یهودیت فعلی وجود ندارد؛ اگرچه نوعی دیگر از اباحیگری در میان آنان وجود دارد، یعنی پیروی کورکورانه از احبار خود، که آیه قرآن به آن اشاره کرده است.