Abstract:
مسئلة اصلی این نوشتار، این است که برای اطمینانبخش بودن مطالعات توصیفی آسیبهای اجتماعی و انتساب آنها به فکر و اندیشة اسلامی، رعایت چه اصول و الزامات روششناختی لازم است؟ برای پاسخ به این پرسش، با تفکیک مطالعات توصیفی آسیبهای اجتماعی به پنج بخشِ تعریف، توصیف، تفسیر، تبیین و پیشبینی، تلاش شده تا با استفاده از روش استنباطی و با تکیه بر مبانی فکر اسلامی، الزامات روششناختی هر کدام از این بخشها را بیان کنیم. پرهیز از تعاریف حدی، سنجشپذیر بودن، همهجانبه بودن و تأثیرپذیری تعریف از نظام باورها و ارزشها، چهار اصل روششناختی تعریف است. صدق و کذبپذیری، جامعیت، استفاده از روش ترکیبی و وضوح و بیطرفانه بودن نیز چهار اصل روششناختی توصیفاند. ضابطهمندی، تأثیرپذیری از بینشها و گرایشها، استفاده از روشهای درونکاو و سنجشپذیر بودن نیز از الزامات روششناختی مقام تفسیرند. برخورداری از نگاهی کثرتگرایانه، سنجشپذیری، تحویلگرایی و کارآمدی نیز اصولیاند که در مقام تبیین باید مورد توجه قرار گیرند و بالاخره، دشواری، عدم قطعیت و سنجشپذیری نیز از قواعد و مسائلی است که در مقام پیشبینی آسیبهای اجتماعی باید مورد توجه قرار گیرند.
The main purpose of this study is to determine what principles and methodological requirements should be considered in order to ensure descriptive studies of social harms and their relationship with Islamic thought? In order to answer this question, first, descriptive studies of social harms are divided into five sections: definition, description, interpretation, explanation and prediction. Then, using an inferential method and emphasizing the principles of Islamic thought, we examine the methodological requirements of each of these sections. The definition section is: avoiding limit definition, measurability, comprehensibility, and Influence of the system of beliefs and values on the definition. The four methodological principles of description are: truth and falsity, comprehensiveness, the use of a combination method, clarity and impartiality. The methodological requirements of the interpretative section are: the definition of criteria, the influence of insights and tendencies, the use of introspective methods, and being measurable. The explanation is: pluralistic viewpoint, measurability, reductionism, and efficiency. Finally, The prediction section of social harms is: difficulty, uncertainty and measurability
Machine summary:
اصول روششناختي پژوهش در مطالعات توصيفي آسيبهاي اجتماعي احمدحسين شريفي چکیده مسئلة اصلي اين نوشتار، اين است که براي اطمينانبخش بودن مطالعات توصيفي آسيبهاي اجتماعي و انتساب آنها به فکر و انديشة اسلامي، رعايت چه اصول و الزامات روششناختي لازم است؟ براي پاسخ به اين پرسش، با تفکيک مطالعات توصيفي آسيبهاي اجتماعي به پنج بخشِ تعريف، توصيف، تفسير، تبيين و پيشبيني، تلاش شده تا با استفاده از روش استنباطي و با تکيه بر مباني فکر اسلامي، الزامات روششناختي هر کدام از اين بخشها را بيان کنيم.
به هر حال، نويسنده در اين مقاله با استفاده از روش استنباطي تلاش ميکند از منابع و مباني فکر اسلامي، اصول و قواعدي براي روششناسي پژوهش در مطالعات توصيفي آسيبهاي اجتماعي ارائه دهد.
براي نمونه، محقق آسيبهاي اخلاقي در نخستين گام تحقيق خود را بايد مشخص کند که منظور او از «مفسدة اخلاقي» چيست؟ چه چيزي را بياخلاقي اجتماعي ميداند؟ و چه رفتار اجتماعياي را بياخلاقي نميداند؟ چه نوع ارتباطاتي ميان زنان و مردان جامعه را اخلاقي و چه نوع ارتباطي را غيراخلاقي و نادرست ميداند؟ يا محققي که ميخواهد دربارة اعتياد تحقيق کند، بايد مشخص کند که منظور از «اعتياد» چيست؟ آيا هر کاري که به صورت عادت و ملکه درآمده باشد و بياختيار و بدون سنجش مستمر عقلاني صورت گيرد، اعتياد است؟ آيا صرفاً عادت به «مصرف مواد مخدر» را اعتياد ميداند يا علاقة مفرط به مطالعه و بازي و اينترنت و امثال آن را نيز اعتياد ميداند؟ تفاوت يک برنامهنويس کامپيوتر که روزانه 10 ساعت مشغول فعاليت کامپيوتري است با کسي که فقط به قصد بازي روزانه 10 ساعت با کامپيوتر مشغول است چيست؟ چرا اولي را معتاد به کامپيوتر نميداند؛ اما از دومي بهعنوان يک بيمار يا معتاد کامپيوتري ياد ميکند؟ به هر حال، نخستن گام در مطالعات آسيبشناسي اجتماعي، «تعريف» است.