Abstract:
در این گفتار که از کتاب «فی رحاب حدیث الثقلین و احادیث اثنی عشر» برگرفته شده است، نگارنده هشت نکته از حدیث ثقلین استفاده میکند؛ از جمله: سفارش امت به تکریم ثقلین قرآن و عترت به عنوان امانتهای پیامبر، وجه تسمیۀ ثقلین، جداییناپذیری عترت از قرآن، تمسک توامان به عترت و کتاب، خطاناپذیری ثقلین، تداوم ثقلین تا آخر عمر دنیا، وجوب پیروی از آنها و رجوع علمی به آنها. در این گفتار به روایات دانشمندان اهل تسنن و سخنان آنها در شرح حدیث ثقلین استناد شده است.
هذا المقال مأخوذ من کتاب «فی رحاب حدیث الثقلین و احادیث إثنی عشر» یستخدم الکاتب ثمانی ملاحظات من حدیث الثقلین، منها، توصیة الامة الی تکریم الثقلین (القرآن والعترة) بصفة ودائع النبی، وجه تسمیة التقلین، عدم انفکاک العترة عن القرآن، التمسک بالقرآن و السنة معا، معصومیة الثقلین، مواصلة الثقلین حتی آخر عمر الدنیا، و وجوب المتابعة عنهاو الرجوع العلمی الیهما. استند فی هذا المقال الی روایات علماء اهل السنة و اقوالهم فی شرح حدیث الثقلین.
In this study, which is taken from the book " فی رحاب حدیث الثقلین
و احادیث اثنی عشر ", the author infers eight points from the hadith of Thaqalayn, including: The order of the ummah to honor Thaqalayn of the Qur'an and 'Itrat as the trusts of the Prophet, the reason of the name of Thaqalayn, The inseparability of 'Itrat from the Qur'an, the simultaneous adherence to 'Itrat and the Book, the infallibility of Thaqalayn, the continuity of Thaqalayn until the end of the world, the necessity of following them and scientific reference to them. In this study, the narrations of Sunni scholars and their words in the explanation of the hadith of Thaqalayn have been cited.
Machine summary:
بنگرید: خلاصة عبقات الانوار ج 1 ص 227، جامع أحادیث الشیعة ج 1 ص 36، تحفة الاحوذی ج 1 ص 197، هامش سیر أعلام النبلاء ج 9 ص 365) به بیان دیگر، این دو، امانتهایی هستند که رسول خدا به امت سپرده و حفظ حرمت آنها و رعایت حقّ آنها را واجب دانسته است؛ چنانکه از نصّ حدیث بر میآید که هدایت گرفتن از آنها، تمسّک به آنها و همراهی با آنها برای رهایی از گمراهی وظیفۀ امّت است.
(آل عمران، 105) اینک کیست که برای ابلاغ حجّت و تأویل حکم مورد اطمینان باشد، مگر اهل قرآن و پیروان امامان هدایت و چراغهای روشن در تاریکی؛ کسانی که خداوند به وسیلۀ آنها بر مردم احتجاج کرده و آفریدگان را بدون حجت وانگذاشته است؟ آیا آنها را میشناسید یا مییابید مگر این که از شاخههای شجرۀ مبارکه و بازماندگان دودمانی باشند که خداوند آلودگی را از آنها زدوده و آنها را به بهترین نحوه مطهّر ساخته، از آفتها مبرّا داشته و مودّتشان را در کتاب واجب دانسته است؟» (الصواعق المحرقة، ص 150 – 151، نیز بنگرید: جامع احادیث الشیعة ج 1 ص 40) قندوزی به نقل از مناقب، از عبدالله فرزند حسن مثنّی روایت کرده که پدرش امام حسن مجتبی فرمود: روزی پیامبر خطبهای خواند و ضمن آن فرمود: «هان!