Abstract:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی مداخلهی روانشناختی بر نگرشهای ناکارآمد، سلامت عمومی و بهزیستی روانشناختی رانندگان اتوبوس بود. روش پژوهش از نوع شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون تکگروهی بود. به منظور انجام پژوهش، تعداد 158 نفر از رانندگان شرکت واحد اتوبوسرانی شهر تهران که برای شرکت در یک دورۀ آموزشی مداخلات روانی - اجتماعی توسط این شرکت معرفی شده بودند، ابتدا به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی در چهار گروه تقسیم شدند و آموزشهای مدیریت خشم، رانندگی انتقام جویانه، ارتباط مؤثر و مدیریت استرس را دریافت کردند. مقیاس نگرشهای ناکارآمد، پرسشنامه سلامت عمومی و مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف به عنوان ابزار پژوهش به کار رفتند. به منظور جمعآوری دادهها از شرکتکنندگان خواسته شد در دو مرحله پیش و پسآزمون به ابزارهای پژوهش پاسخ دهند. دادهها با استفاده از آزمون تجزیه و تحلیل واریانس چند متغیری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که مداخلهی روانشناختی بهطور معنیداری بر کاهش نگرشهای ناکارآمد (03/0P=، 47/4F =)، افزایش سلامت عمومی (01/0P=، 85/6F =) و ارتقاء بهزیستی روانشناختی (02/0P=، 21/5F =) رانندگان اتوبوس مؤثر بوده است.
The aim of this study was to investigate the effectiveness of psychological intervention on dysfunctional attitude, general health and psychological well-being of bus drivers. The research method was quasi-experimental with pretest-posttest. In order to carry out this research, 158 bus drivers of the bus company in Tehran who were introduced by this company to participate in a training course "psycho-social interventions for drivers", were selected according to the convenience sampling procedure, and were then randomly assigned to four groups recieving the trainings of anger, effective communication, and stress management. The instruments were Dysfunctional Attitude Scale, General Health Questionnaire and Ryff’s Scales of Psychological Well-Being. In order to collect the data, the participants were asked to answer both pre and post-test research scales. The data were analysed by multivariate analysis of variance. Findings show that the psychological intervention affected significantly on the reduction of dysfunctional attitude (F=4/47, P=0/03), promotion of general health (F=6/85, P=0/01) and psychological well-being (F=5/21, P=0/02) among bus drivers.
Machine summary:
به منظور انجام پژوهش ، تعداد ١٥٨ نفر از رانندگان شرکت واحد اتوبوسراني شهر تهران که براي شرکت در يک دورة آموزشي مداخلات رواني - اجتماعي توسط اين شرکت معرفي شده بودند، ابتدا به روش نمونه گيري در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفي در چهار گروه تقسيم شدند و آموزش هاي مديريت خشم ، رانندگي انتقام جويانه ، ارتباط مؤثر و مديريت استرس را دريافت کردند.
از آنجايي که بسياري از مداخلات مذکور بيشتر بر روي مؤلفه هاي بيمارشناختي و جنبه هاي غير مثبت آزمودنيها تمرکز داشته اند و جنبه هاي مثبت آنان را مد نظر قرار نداده اند، لذا طراحي و اجراي مداخلات رفتاري مناسب براي بهبود جنبه هاي روان شناختي مثبت در گروه هاي استفاده کننده از جاده ها و خيابان ها، ميتواند بروز تصادفات رانندگي را تحت تأثير قرار دهد؛ بنابراين ، با درنظر گرفتن نقش اساسي عامل انساني در رفتار رانندگان اتوبوس و اين که شغل رانندگي اتوبوس حمل ونقل عمومي در ارتباط با سلامت مسافرين و عابرين پياده بوده و به دليل نقش اساسي رانندگان اتوبوس در حفظ جان مسافران ، هدف اصلي پژوهش حاضر بررسي اثربخشي مداخله ي روان شناختي بر نگرش هاي ناکارآمد، بهزيستي روان شناختي و سلامت عمومي رانندگان اتوبوس است .
به طورکلي نتايج اين پژوهش نشان داد که مداخله ي روان شناختي صورت گرفته بر مبناي چهار عامل مديريت خشم ، رانندگي انتقام جويانه ، مديريت استرس و ارتباط مؤثر باعث کاهش نگرش هاي ناکارآمد، افزايش سلامت عمومي و ارتقاء بهزيستي روان شناختي رانندگان اتوبوس شده است .