Abstract:
وجود عناوین مشترک و مترادف در اسناد روایات، زمینهساز طرح بحث «تمییز مشترکات» و «توحید مختلفات» در کتابهای رجالی شده است. برای رسیدن به عنوان واحد از میان عناوین متعدد و مختلف یک راوی، نیازمند رجوع به کتب رجالی میباشیم. اگر با تتبع کتب رجالی نتیجه مطلوب حاصل نشد، سنجش تقریبی طبقه راوی از طریق بررسی تمام اسناد آن راوی و بهرهگیری از اطلاعات جمعآوریشده از کتب رجالی محقق را در مسیر رسیدن به عنوان واحد یاری خواهد کرد. در پایان این نوشتار، ضمن ارائه چند نمونه عینی، مراحل توحید مختلفات را به صورت کاربردی در اختیار پژوهشگران رجالی قرار خواهیم داد.
Machine summary:
(شکل 1) برای اینکه محقق، این حقیقت را باور کند و به این امر، هیچگونه تردیدی نداشته باشد، باید مراحلی را طی کند که اوّلین آنها، رجوع به کتابهای رجال به منظور دستیابی به اطلاعات موجود در باره عناوین فوق است.
هنگام تحقیق در یک عنوان، ممکن است محقق، به همه زوایای اطلاعات مذکور در کتابهای رجال توجه نداشته باشد و این امر، موجب سردرگمی او در چگونگی جمعآوری اطلاعات از کتابهای رجالی گردد؛ اما اگر در یک کار دقیق و همهجانبه، اطلاعات موجود در کتابهای رجالی شناسایی و دستهبندی گردد، بهراحتی امکان استفاده از تمام اطلاعات موجود با همه پراکندگی فراهم میآید.
ب. سنجش طبقه تقریبی راوی گاه ممکن است با طی مرحله اول، محقق به هدف خویش دست یابد و بینیاز از سایر مراحل گردد؛ اما باید در نظر داشت که همیشه چنین نیست؛ بلکه لازم است به منظور یقین به اتحاد بین چند عنوان، تمام اسناد عناوین مورد نظر را ببیند و با توجه به طبقه راوی و در نظر گرفتن اطلاعاتی که از کتابهای جمعآوری کرده، به اتحاد مصداق چند عنوان حکم کند.
دیدن اسناد به منظور فوق، ممکن است به دو صورت واقع شود: صورت اوّل، زمانی است که پذیرش اتحاد دو یا چند عنوان با هم، برای محقق مشکل باشد؛ بدون اینکه منشأ این عدم باور و تردید، سوابق ذهنی پژوهشگر از اطلاعات بوده باشد؛ مثلاً با رجوع به کتابهای رجالی، بهراحتی میتوان پذیرفت که عناوین چهارگانه «أحمد بن محمد بن خالد»، «أحمد بن محمد بن خالد البرقی»، «أحمد بن أبی عبد الله» و «أحمد بن أبی عبد الله البرقی»، با یکدیگر متحدند؛ اما در مورد دو عنوان «أحمد البرقی» و «أحمد بن محمد ابی عبد الله»، ممکن است چنین یقینی حاصل نشود.