Abstract:
سیده شغب (متوفی 321ق) از مقتدرترین شخصیتهای عصر دوم عباسی (232ـ334 ق) و به طور خاص دوران خلیفه مقتدر (295ـ320 ق) است. اساسا از همان دوران نخست خلافت عباسیان (132ـ232 ق) حضور زنانی قدرتمند را در دربار شاهدیم که بعضا تاثیر بهسزایی در تحولات داشتهاند؛ چنانکه نقشآفرینی زنان و کنیزان را در تاریخ سیاسی ـ اجتماعی این سلسله نمیتوان نادیده انگاشت. شغب از جملهی این زنان قدرتمند است که به عنوان کنیز توسط معتضد عباسی (279ـ289 ق) خریداری شد و به دنیای سیاست و دربار راه یافت. هر چند در منابع این برهه گزارشی از حضور جدی او نیست، اما پس از خلافت مکتفی (289ـ295 ق) و روی کار آمدن مقتدر، آشکارا میتوان حضور و نفوذ وی و قهرمانههایش را در فعالیتهای گوناگون دربار مانند عزل و نصبها مشاهده کرد. هدف اصلی این مقاله بررسی جایگاه و نقش سیاسی ـ اجتماعی سیده در دومین دورهی خلافت عباسی است که به نظر میرسد؛ او نقشی تعیین کننده و مهم در تحولات دوران مقتدر عباسی داشته است؛ اما در کنار مادر خلیفه از اعمال نفوذ و قدرت دیوانیان و نظامیان، همچنین تاثیر اقدامات آنان بر وضعیت دربار نباید غفلت کرد. این پژوهش به روش توصیفی ـ تحلیلی با مطالعهی کتابخانهای درصدد پاسخ به این سوال اصلی میباشد که سیده شغب از چه جایگاه و نقشی در عرصهی سیاسی و اجتماعی خلافت عباسی برخوردار است؟
Seyedeh Shaqab was one the most powerful personages in the second
period of Abbasid Caliphate ( 334 232 AH), in particular during the
reign of the Caliph al Muqtadir (908 – 932). Basically, from the very
first period of Abbasid Caliphate ( 232 132 AH), we witness the
presence of powerful women in the court, some of whom have had a
profound effect on the course of developments, so much so that it is
impossible to disregard the role of women and bondwomen in the
socio political history of this dynasty. Shaqab is considered as one of
these powerful women who was bought as a bondwoman by
Al Mu’tadid ( 289 279 AH) and entered the world of politics and court.
Although there is no mention of her serious involvement in the sources
of this period, after the caliphate of Al Muktafi ( 295 289 AH), and the
ascension of Al Muqtadir, one can clearly see her presence, influence,
and heroisms in various court affairs such as removals and
installations. The main objective of this paper is to examine the status
and the socio political role of Seyedeh in the second period of the
Abbasid Caliphate, who seems to have played a decisive and important
role in the developments during the time of Caliph al Muqtadir. But
alongside the caliph's mother, the influence, and power of the
bureaucrats and the military, as well as the impact of their actions on
the state of the court, should not be neglected. This
descriptive analytic, library based research aims to answer the main
question of Seyedeh Shaqab’s position and the role she played in the
political and social arena of Abbasid Caliphate.
Machine summary:
هدف اصلی این مقاله بررسی جایگاه و نقش سیاسی ـ اجتماعی سیده در دومین دورهی خلافت عباسی است که به نظر میرسد؛ او نقشی تعیین کننده و مهم در تحولات دوران مقتدر عباسی داشته است؛ اما در کنار مادر خلیفه از اعمال نفوذ و قدرت دیوانیان و نظامیان، همچنین تأثیر اقدامات آنان بر وضعیت دربار نباید غفلت کرد.
سیده شغب، خلافت عباسیان، مقتدر، عصر دوم عباسی مقدمه در طول تاریخ نه تنها به نقش زنان در تحولات سیاسی ـ اجتماعی کم توجهی شده است بلکه اغلب با عناوینی چون دخالت زنان در امور و یا دستهای پشت پرده کوشیده میشود بر نقش مخرب و منفی آنان بیش از تأثیرات مثبت و سودمندشان تأکید گردد.
مقاله در راستای اهداف اصلی و فرعی خود ابتدا پس از اشارهای کوتاه به زندگی سیده شغب پیش از مقتدر، در سه عنوان به نقش سیاسی او در عصر مقتدر میپردازد و در پایان نگاهی به دیگر زوایای زندگی و شخصیت وی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی خواهد داشت.
در واقع اگر چه تلاش شده با حضور سیده در تصمیمات با عناوینی چون دخالت و مداخله در امور دربار یاد شود، اما او دوران مقتدر با توجه به انتصابش در مقام نیابت سلطنت موظف به ایفای نقش در دستگاه خلافت بوده است.
با توجه به فساد حاکم میان مقامات عصر به نظر میرسد علما و قضات در سلطهی قهرمانه بر دیوان مظالم با مادر خلیفه همکاری قابل توجهی داشتهاند و امتیازات و منافعی نصیب هر یک میشده؛ اگر هم در این واقعه تنها سیده نقش داشته است، خود نشان دهندهی قدرت بالای او به عنوان مادر خلیفه است، آن هم خلیفهای که در این زمان بیست و چهار سال داشت و دیگر کودکی سیزده ساله همچون زمان به خلافت رسیدنش نبود.