Abstract:
در برخی روایات اسلامی، سخن از «بلوغ جامعه بشری در عصر ظهور» است. تحلیل نظریههای چگونگی تحقق بلوغ، به روش توصیفی-تحلیلی، هدف اصلی نوشتار است که تحلیل کیفی وجمعبندی یافتهها به دو روش «عقلی-منطقی» و «نقلی-وحیانی» انجام میشود و در صدد اثبات فرضیه جمعیبودن بلوغ در عصر ظهور است. دو دیدگاه «فردگرایی» و «جامعهگرایی» درباره کیفیت تحقق بلوغ اجتماعی مطرح میشود. فردگرایی، تکامل عقول بشری را امری فردی و دستاورد تعلیم غیر بشری میداند. جامعهگرایی، تکامل را محصول تعلیم و تربیت بشری و حسی معرفی میکند. فردگرایی با چالش عدم تبیین تحولات اجتماعی، پذیرش اعجازگونگی تکامل، و شبهه تأخیر در ظهور مواجه است. از اینرو، پیامدهای الگوپذیری، زمینهسازی، تشکیل حکومت دینی، ایجاد تمدن اسلامی، پویایی وتحرکبخشی، امیدبخشی و انتظار سازنده، بر نظریه جامعهگرایی مترتب میشود که هیچیک در فردگرایی حاصل نمیشود.
In some of the Islamic narrations, there is a talk about the “maturity of the human society in the age of Appearance”. Analysis of the theories on the howness of realization of maturity, with a descriptive-analytic method, is the main purpose of this paper. The qualitative analysis and the aggregation of the findings are carried out in two ways: “the rational-logical” method, and “the narrative-revelatory” method. The two views of “individualism” and “socialism” are presented in relation to the quality of realization of social maturity. Individualism considers the evolution of human intellect as an individual matter and the achievement of non-human instruction. Socialism introduces the evolution as the product of human and sensory instruction and education. Individualism faces the challenge of lack of explanation of social changes, the acceptance of miracles of evolution, and the doubt of delay in the appearance (of Imam). Therefore, the consequences of the model acceptance, preparation of the ground (for the appearance of Imam), the formation of the religious government, the creation of Islamic civilization, dynamism and mobility, hope and constructive awaiting are related to the theory of socialism, none of which is achieved in individualism.
Machine summary:
نوشتار حاضر بر آن است که چگونگی و روش ایجاد این دگرگونی فوقالعاده را تبیین کند و این نکته را مورد بررسی قرار دهد که آیا بلوغ جامعه در عصر ظهور بلوغ فردی است و این افراد هستند که بهدست هدایت امام، عقلهای آنها کامل شده و در نتیجه، جامعه هم به وحدت در عقیده و گرایش نایل میشود؛ یا این که ابتدا ساختار جامعه و نهادهای اجتماعی و از جمله نهاد آموزش و پرورش، تحول و تکامل یافته و با تعلیم و تربیت مناسب، افراد نیز به کمال میرسند.
اندیشمندان علوم اجتماعی، در تشبیه انداموارهای اجتماع، جامعه و روابط اجتماعی انسانها را به موجود زنده و روابط زیستی اعضای بدن آن تشبیه کرده و معتقدند همانطور که بدن انسان از اجزا، اندامهای گوناگون و سلولهای فراوان تشکیل شده است؛ جامعه نیز از نهادها و مؤسسات گوناگون بهوجود میآید که هر کدام دارای قسمتهای متعددی است و هر بخشی از عدهای افراد تشکیل شده که هر فرد حکم یک سلول را در بدن انسان دارد و در حقیقت سازمانها و نهادهای جامعه، مانند سیستمها و دستگاههای بدن انسان هستند که هر کدام از این دستگاهها، بخشی از فعالیتها و وظایف بدن را بر عهده دارد (توسلی، 1385: ص236).