Abstract:
«ترتیل» که در قرآن و در خصوص نحوه خواندن قرآن در دو موضع قرآنی بهکار رفته، از دیرباز اصطلاحی کلیدی و مرجع برای ارزیابی درستی و نادرستی خواندن قرآن شد و این در حالی است که هم در تعریف ترتیل و هم در عمل و مصداق آن اختلاف شده است؛ هرچند همه مدعی آناند که تعریف و عمل آنها متجلی در قرائت قرآن، مصداق ترتیل است. امّا همچنان این پرسشها مطرح است که حقیقت تعریف ترتیل و مراد از آن عملاً چیست. در این مقاله به روش توصیفی - تحلیلی و نیز کتابخانهای، به گردآوری، تحلیل و مقایسه دادهها، به اتکای مهمترین مصادر معناشناسی این واژه، یعنی علوم لغت، حدیث، تفسیر، قرائت و فقه، معنای ترتیل واکاوی شده و تلاش گشته به این پرسشها پاسخ داده شود. حاصل این تحقیق آن است که معنای ترتیل و مراد از آن در قرآن، خواندن صحیح و دقیق حروف و کلمات بهصورت شمرده و همراه با تأنّی است.
Tartil, which is used in the Qur’an concerning how to read the Qur’an in two Qur’anic position, has been since early times a keyword and reference for assessment of correct and incorrect reading of the Qur’an, whereas there has been disagreement both in definition of tartil and its practice and evidence; however, everybody believes that their definition and practice manifested in the Qur’an are examples of tartil. But the questions are nevertheless brought up as to what the real definition of tartil is and what is practically meant by it. In this article, with a descriptive-analytical and library method, data are compiled and analyzed and the meaning of tartil is explored into by relying on the most significant references of the semantics of this term, i.e., sciences of linguistics, hadith, interpretation, and jurisprudence and it is attempted to answer these questions. The outcome of this research is that the meaning of tartil and its intention in the Qur’an is to read the letters and words distinctly, word by word, and in an accurate and correct way.
Machine summary:
البته مرسل ، امّا به اين شکل : «الّترْتيلُ إذا مررت بآية فيها ذکْرُ الّنار فاستعذْ بالله من الّنار و إذا مررت بآية فيها ذکْرُ اْلجّنة فاسأل اْلجّنة » (طبرسي، ١٤١٥ق ، ج ١٠: ص ١٦٢، ابن أبي الجمهور، ١٤٠٣ق ، ج ٢: ص ٥١) يا «ينْبغي للْعبد إذا صّلي، أنُْ يرّتل في قرائته فإذا مرّ بآية فيها ذکْرُ اْلجّنة أو ذکْرُ الّنار، سأل اْلجّنة و تعوّذ بالّله من الّنار و إذا مرّ بيا أُّيها الّناسُ و يا أُّيها اّلذين آمنُوا، يقُولُ لّبيک رّبنا» (طوسي، ١٣٦٥، ج ٢: ص ١٢٤؛ محقق حلي ، بيتا، ج ٢: ص ١٨١، علامه حلي، ١٤١٤ق : ج ٣، ص ١٥٧؛ شهيد اول ، ١٤١٩ق ، ج ٣: ص ٣٣٥) نيز آمده که ظاهراً اصل حديث ، همان حديث کليني است که چه بسا از روي حفظ ، از آن در کتاب هاي متأخران ياد شده است ، با اين تفاوت که در نسبت به نقل کليني، جنبه ظاهري معناي ترتيل که در حقيقت معناي لغوي و غالب آن است ، يعني عدم شتاب کردن در خواندن ، نيامده است .
٢. ترتيل در آيه ٤ مزمل «و رتّل القُرآن ترتيلًا» ترتيل در اينجا داراي دو جنبه است : يکم : ظاهري که ميتوان آن را به گونه هاي زير جمع بندي کرد: ١- اداي مرتبط به کلمات و حروف که از آن چنين تعبير شده است : الف ) خواندن بدون شتاب (ترسّل ، تمهّل ، تؤدّه ) (فراء، بيتا، ج ٣: ص ١٩٧؛ طبري، ج ٢٣، ص ٦٨٠؛ طوسي، بيتا، ج ١٠: ص ١٦٢؛ طبرسي، ١٤١٥ق ، ج ١٠: ص ٥٦٩؛ ابن کثير، ١٤٢٠ق ، ج ٨: ص ٢٦١؛ سيوطي، ١٤٠٤ق ، ج ١: ص ٢٧٧؛ أبوالسعود، ١٩٨٣، ج ٦: ص ٢١٦)؛ مانند آنکه چند آيه به چند آيه بخواند (سيوطي، ١٤٠٤ق ، ج ١: ص ٢٧٧) تا بر فهم قرآن و تدبرش کمک کند.