Abstract:
یکی از مناقشات معاصر در فلسفه اسلامی، مناقشه در اصالت آن است که به امکان آن میپردازد. این مسئله هویتی، در تاریخ فلسفه اسلامی و آینده فلسفه اسلامی تأثیر بسزایی دارد. دراین خصوص به نظر سه تن از متفکران معاصر مصطفی ملکیان، غلامحسین ابراهیمی دینانی و رضا داوریاردکانی پرداخته شده است. ملکیان با تقلیل فلسفه اسلامی به الهیات و کلام، منکر اصالت و امکان هر گونه فلسفه دینی از جمله فلسفه اسلامی میباشد. از طرفی، دینانی و داوری نه تنها بر اصالت فلسفه اسلامی و امکان آن تأکید دارند بلکه از تعامل ضروری میان فلسفه و اسلام سخن میگویند. این تحقیق در چهار محور صورت پذیرفته و در قالب این محورها، دیدگاه ایشان مورد مطالعه قرار گرفته است. در تحلیل این دیدگاهها به توافق آنها بر مخالفت با فلسفهدینی و اختلاف آنها در دینی دانستن فلسفهاسلامی اشاره شده و بیان شده که میتوان با در نظر گرفتن روش برهانی و فرآیند استدلالی فلسفه اسلامی به دفاع از امکان فلسفه اسلامی پرداخت. امتناع فلسفه اسلامی ناسازگار با واقعیت تاریخی فلسفه اسلامی دانسته شده و امکان آن نفی نگشته، ولی تداوم و تحقق امکان پیشروی آن تنها در صورتی میسر است که مسائل فلسفی کنونی و آینده نیز در نظر گرفته شود.
One of the contemporary controversies about Islamic philosophy is the controversy over its originality that makes it possible. This identification issue has a great impact on the history of Islamic philosophy and the future of Islamic philosophy. In this regard, the opinions of three contemporary thinkers, Mustafa Malekian, Gholam Hossein Ebrahimi Dinani and Reza Davari Ardakani, have been investigated. By reducing Islamic philosophy to theology, Malekian denies the originality and possibility of any religious philosophy, including Islamic philosophy. On the other hand, Dinani and Davari not only emphasize the originality of Islamic philosophy and its possibility, but also speaking of the necessary interaction between philosophy and Islam. This research has been done in four axes and in the form of these axes, their views have been studied. In analyzing these views, their agreement to oppose religious philosophy and their differences in considering Islamic philosophy as a religious philosophy is mentioned and it has been stated that it is possible to defend the possibility of Islamic philosophy by considering the demonstrative method and the argumentative process of Islamic philosophy. The impossibility of Islamic philosophy is considered incompatible with the historical reality of Islamic philosophy and its possibility has not been denied, but the continuation and the realization of the possibility of its advancement is only possible if current and future philosophical issues are taken into account.
Machine summary:
بـا توجه به این که استقلال فلسفه اسلامی بیشتر در دوره معاصر تبدیل به یک مسئلۀ مهم شـده این تحقیق به بررسی نظرات متفکران معاصر ایرانی میپردازد و در این میـان بـه سـه تـن از این متفکران پرداخته است که به مسئلۀ هویت فلسـفه ی اسـلامی توجـه نشـان داده انـد کـه عبارتند از: مصطفی ملکیان ، غلامحسین ابراهیمیدینانی و رضا داوری اردکـانی.
برای انجام این تحقیق به بیان هر یـک از نظـرات در سـه بخـش و سـپس مقایسه آن ها، چنان که روش معهود چنین مقایسه هایی است ، پرداخته نشـده و روش کـار بـه این صورت برگزیده شد که نظرات ایشان مورد ملاحظه قرار گرفت و با مقوله بنـدی مسـایل مطرح شده توسط ایشان ، چند محور استخراج گردید و نظرات مطـرح شـده در قالـب ایـن چند محور مورد تحلیل قرار گرفت ؛ این محورها عبارتنداز: فلسفه و اسلام ، عقـل در فلسـفه و دیانت ، امکان فلسفه دینی و اسلامیبودن فلسفه اسلامی، فلسفه اسلامی و فلسـفه یونـانی.
در دیدگاه داوری نیز اشاره بـه دوره تاریخی دینی و اسلامی در فلسفه اسلامی، که صورت تازه ای به فلسفه اساساً یونـانی، داده و فلسفه اسلامی پدید آمده است ، با تأکید بر این نکته ارائه شده است کـه مسـئله آن وجـود و روش مورد اتکای فیلسوفان مسلمان در بررسی مسایل وجود، برهان و استدلال بـوده اسـت .