Abstract:
هدف این پژوهش تبیین نظریه ویتگنشتاین متاخر، یعنی نظریه بازیهای زبانی، و استنباط دلالتهای آن در زمینه مبانی و اصول تربیتی و تحلیل و نقد آن از دیدگاه علامه طباطبایی است. در این پژوهش از روش تحلیل مفهومی، روش استنتاجی و تحلیل انتقادی استفاده شده است. برای این منظور پس از استخراج و استنباط مبانی و اصول نظریه بازیهای زبانی ویتگنشتاین، نقد آنها از دیدگاه علامه طباطبایی مطرح میشود. طبق یافتههای این پژوهش، مفاهیم اصلی معرفتشناسی ویتگنشتاین شامل نظریه کاربردی معنا، اجتماعی بودن زبان و نفی زبان خصوصی، تاکید بر توصیف به جای تبیین، زمینهگرایی و نسبیت محوری است. در مقابل، علامه طباطبایی در بنیانهای معرفتشناختی خود بر مبناگروی، یقینی بودن معرفت و بداهت آن و متعین بودن حقیقت اشاره میکند. با در نظر داشتن معرفتشناسی ویتگنشتاین، شاهد ضعفهایی هستیم که میتوان آنها را بر مبنای دیدگاه علامه طباطبایی نقد و بررسی کرد؛ از جمله تعین نداشتن معنا، ابتنای نظام معرفتی انسان بر نحوه زندگی او، نفی وجه کشفی معرفت، ماهیت اقتضایی بودن و نسبیت.
The present study was conducted to explain and elucidate the late Wittgenstein theory of language games, deduce its implications in the field of education and, then, analyze and criticize it from the perspective of AllamehTabatabai; conceptual analysis, inference, and critical analysis were used in the present study. Thus, the basics and principles of Wittgenstein's language games theory were initially extracted and deduced; then, these principles are critically investigated from the perspective of AllamehTabatabai. According to the findings of the study, the main concepts of Wittgenstein's epistemology, including applied theory of meaning, sociality of language and the negation of private language, emphasize descriptive rather than explanatory aspects, are context-oriented and follow the rules of relativity. On the other hand, in his epistemological theorizations, AllamehTabatabai emphasizes foundationalism, certainty and clarity of knowledge, and the determinism of the truth. Relying on Wittgenstein's epistemology reveals weaknesses and deficiencies which could be clearly criticized according to AllamehTabatabai's beliefs and ideas, including non-determinism of truth, founding the human epistemic system based on his life, the denial of the discovery of knowledge, and the nature of contingency and relativity.
Machine summary:
برای این منظور پس از استخراج و استنباط مبانی و اصول نظریه بازیهای زبانی ویتگنشتاین، نقد آنها از دیدگاه علامه طباطبایی مطرح میشود.
با در نظر داشتن معرفتشناسی ویتگنشتاین، شاهد ضعفهایی هستیم که میتوان آنها را بر مبنای دیدگاه علامه طباطبایی نقد و بررسی کرد؛ از جمله تعین نداشتن معنا، ابتنای نظام معرفتی انسان بر نحوه زندگی او، نفی وجه کشفی معرفت، ماهیت اقتضایی بودن و نسبیت.
این مطالعه بر آن است که با استنتاج مبانی و اصول تربیتی نظریه بازیهای زبانی ویتگنشتاین، آنها را از دیدگاه معرفتشناسی علامه طباطبایی نقد و بررسی کند.
تعریف علم از نظر علامه به هر دو نوع حصولی و حضوری اطلاق دارد؛ زیرا در علم حصولی، صورت معلوم در نزد عالم حاضر است و در علم حضوری، خود معلوم نزد عالم حضور دارد و این همان معنای حضور چیزی برای چیز دیگر است.
2. باور به ابتنای نظام معرفتی انسان بر نحوه زندگی او (ابتنای باور بر عمل) از نظر ویتگنشتاین متأخر، توصیف عالم بدون وجود تعدادی قضایای مبنایی و یقینی ناممکن است؛ اما قطعیت و یقینی بودن این قضایا به معنای مطابقت آنها با واقع نیست، بلکه به طرز نگرش افراد وابسته است.
» (ویتگنشتاین، 1392 به نقل از محمدی و ناجی، 1396) بر مبنای دیدگاه علامه طباطبایی، این مؤلفه نیز قابل نقد و بررسی است؛ چون معرفتشناسی علامه طباطبایی مبتنی بر کاشفیت علم و معرفت است.
ویژگیهای نظریه بازیهای زبانی ویتگنشتاین شامل نظریه کاربردی معنا، اجتماعی بودن زبان و نفی زبان خصوصی، تأکید بر توصیف به جای تبیین، زمینهگرایی و نسیت محوری است؛ اما از دیگر سو، معرفتشناسی علامه طباطبایی درصدد است مبانی شناخت خود را بر پایهای محکم استوار سازد.