Abstract:
این پژوهش، با رویکردی کیفی و راهبردی تاریخی ـ توصیفی به طراحی الگوی تصمیمگیری فرماندهان لشکر 41 ثارالله بهعنوان لشکر خطشکن پرداخته است. در این زمینه با ده نفر از فرماندهان این لشکر مصاحبه صورت گرفت و با استفاده از روش نظریهپردازی داده بنیاد، مفاهیم و مقولات استخراج، و با تبیین روابط مفاهیم و مقولات محوری و الگوگیری از الگوی استانداردشده استراوس، الگوی تصمیمگیری فرماندهان این لشکر استخراج شد و برای بررسی تفصیلی و بیان جایگاه نوآوری آن و تشریح هرچه بهتر با نظریه فعالیت مورد تطبیق قرار گرفته است که ابزاری تحلیلی و کارآمد است. شش مقوله اصلی و یک مقوله هسته از خلال شناسهگذاری دادهها استخراج شد. تفکّر نظامی و راهبردی فرماندهان، طرح مانور و عملیات، عملیات شناسایی، مدار اطلاعات رزم، مشورت، برآیند تصمیمگیری، تصمیمگیری بومی فرماندهان از مقوله استخراجی اثر است. میتوان با مداقهای کلی در مقولههای پژوهش گفت که الگوی تصمیمگیری فرماندهان تحت تأثیر تجربه عملیاتهای خیبر و بدر، تفکر برد فرماندهان، اطلاعات دقیق، تجزیه و تحلیل افکار، استفاده از تجربه نظامی فرماندهان در جهت دستیابی به پیروزی قاطعانه بوده است.
This qualitative and strategic historical-descriptive research, is intended to design the decision making model of the commanders of the Sarallah 41st Division as a line breaker division. Hence, ten commanders of this division were interviewed. The results were analyzed through grounded theory, which ended in concepts and categories. The decision making model of the commanders of this division was designed by identifying the relations between concepts and central categories by following the standardized model of Strauss. It was compared with theory of activity, which is an analytical and efficient tool, for having a deeper study of the issue and expressing its innovation position and providing a better description. As a result, six main categories and a single core category were identified through data analysis. They included military and strategic thinking of commanders, planning maneuvers and operations, reconnaissance operations, combat intelligence network, consultation, decision-making outcome, commanders' indigenous decision-making. A general consideration of the research results indicate that the decision-making model of commanders has been influenced by the experience of Khyber and Badr operations, commanders’ intellect, accurate information, thought analysis, and the use of commanders' military experience for achieving decisive victory.
Machine summary:
همین موضوع محققان پژوهش را بر آن داشت تا از دیدگاهی نو و با بهره گیری از رویکرد تفسیری و روش شناختی نظریه پردازی داده بنیاد و تفسیر مقولات استخراجی از طریق نظریه فعالیت ٢ به عنوان یک ابزار تحلیلی در جهت فهم هرچه بهتر طراحی الگوی تصمیم گیری فرماندهان این لشکر دربارۀ این عملیات گام بردارند؛ این تحلیل مبتنی بر رویکرد امیک ٣ در صدد تفسیر موضوع بررسی از «دیدگاه افراد درگیر» با موضوع است .
تاکنون در پژوهشهای متعددی سعی شده است شیوه تصمیم گیری فرماندهان در دوران دفاع مقدس استخراج شود که در بعضی از این تحقیقات ، نکاتی کلی دربارۀ فرایندها، ظرفیت و ماهیت تصمیم گیری بیان شده است و در سطح کاربردی و جزئی تر، برخی پژوهشگران به تبیین الگو، مبانی اندیشه های تصمیم گیرندگان پرداخته اند ولی از جهت نوآورانه و جدید بودن بر عملیات خاصی تمرکز نشده و فقط کلیاتی دربارۀ عملیاتها بیان شده است که این پژوهش با توجه به تمرکز بر یکی از خاصترین عملیاتها یعنی عملیات والفجر ٨ و مرور عملیاتهای قبلی یعنی خیبر و بدر به طراحی الگوی تصمیم گیری فرماندهان لشکر ٤١ ثارالله دربارۀ این عملیات بزرگ و موفق پرداخته است و حساسیت نظری نویسنده را نسبت به موضوع از جهت تجربه ، دغدغه مشارکت کنندگان و تحقیقاتی دربارۀ این عملیات را نشان میدهد که به شکل نوآورانه ای انجام نگرفته است .
روش شناسی پژوهش این پژوهش با توجه به موضوع بررسی خود، که طراحی الگوی تصمیم گیری بومی فرماندهان لشکر ٤١ ثارالله در عملیات والفجر ٨، است از روش شناسی کیفی و روش نظریه پردازی داده بنیاد استفاده میکند که در زمره روش شناسی کیفی قرار میگیرد.