Abstract:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی عوامل تأثیرگذار در موفقیت کسب و کار زنان کارآفرین در شهر تهران میباشد. جامعهی آماری این پژوهش زنان کارآفرینی میباشند که در عرصههای مختلف اقتصادی و اجتماعی مشغول به فعالیت میباشند. با استفاده از فرمول کوکران و جدول مورگان، تعداد 300 نفر به عنوان حجم نمونه تعیین شده است. به لحاظ روششناسی، پژوهش از نوع پیمایشی- کاربردی بوده و مبتنی بر روشهای توصیفی- همبستگی و همچنین اکتشافی است. دادههای موردنیاز، از طریق پرسشنامه محققساخته و بر اساس شاخص ها و مدل مفهومی، جمعآوری گردید. یافتههای پژوهش نشان میدهد که؛ بین خطرپذیری، توفیقطلبی، ایدهپردازی، عملگرایی و توسعه کارآفرینی زنان رابطه معنی داری وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون فریدمن نشان میدهد که؛ متغیر خطرپذیری (ریسک پذیری) (6/14) و عملگرایی (نتیجهگرا بودن) (7/12)، بیشترین میانگین و در مقابل کمترین میانگین نیز مربوط به متغیرهای ایدهپردازی (ایدهسازی ذهنی) (2/10) و توفیقطلبی (نیاز به موفقیت) (1/8) بوده است.
The main purpose of this study is to investigate the factors influencing the success of entrepreneurial women's business in Tehran. The statistical population of this study is women entrepreneurs who are active in various economic and social fields. Using the Cochran's formula and Morgan's table, 300 people were identified as sample sizes. In terms of design, the research is a survey-applied type and is based on descriptive-correlational as well as exploratory methods. The required data were collected
through a researcher-made questionnaire based on the indicators and conceptual model. The findings show that there is a significant relationship between risk-taking, success, ideation, pragmatism and women's entrepreneurship development. Also, the results of Friedman test show that the risk variability (risk-taking) (14.6) and pragmatism (being result-oriented) (12. have the highest average), the highest average and the lowest average are related to the of Ideation (mental ideation) (10.2) and success (need for success) (1.8).
Machine summary:
422 حجم نمونه 300 300 300 300 با توجه به جدول بالا تحليل شاخص هاي مرکزي، پراکندگي و توزيع متغير توسعه کارآفريني زنان به شرح زير است : متغير فرهنگ درک تغيير و کشف فرصتهاي جديد؛ داراي ميانگين (٥/٢٣)، ميانۀ (٥/٠٠)، انحراف معيار (١/٨٠) و واريانس (٣/٨٢) ميباشد.
همچنين ضريب مسير مابين اين دو متغير برابر (٠/٥٣) است و ميزان اثرگذاري بعد ايده پردازي به عنوان عامل موثر بر توسعه کارآفريني زنان را نشان ميدهد و با مقايسه با ضرايب مسير ساير ابعاد، بعد ايده پردازي از لحاظ اثرگذاري به عنوان عامل موثر بر توسعه کارآفريني زنان ، در رتبۀ سوم قرار دارد.
f = 3P< 0/01 بنابراين مقايسه ميانگين رتبه عوامل مؤثر بر توسعه کارآفريني زنان از ديدگاه پاسخگويان نشان از آن دارد که متغير خطرپذيري (ريسک پذيري) (١٤/٦) و عمل گرايي (نتيجه گرا بودن ) (١٢/٧)، بيشترين ميانگين را به لحاظ تأثيرپذيري بر توسعه کارآفريني زنان داشته و در مقابل کمترين ميانگين نيز مربوط به متغيرهاي ايده پردازي (ايده سازي ذهني) (١٠/٢) و توفيق طلبي (نياز به موفقيت ) (٨/١) بوده است .
بنابراين مقايسه ميانگين رتبه عوامل موثر بر توسعه کارآفريني زنان از ديدگاه پاسخگويان نشان از آن دارد که متغير خطرپذيري (ريسک پذيري) (١٤/٦) و عمل گرايي (نتيجه گرا بودن ) (١٢/٧)، بيشترين ميانگين را به لحاظ تأثيرپذيري بر توسعه کارآفريني زنان داشته و در مقابل کمترين ميانگين نيز مربوط به متغيرهاي ايده پردازي (ايده سازي ذهني) (١٠/٢) و توفيق طلبي (نياز به موفقيت ) (٨/١) بوده است .
(1999) "community entrepreneurship in north eastland", international journal of entrepreneurial behavior & research, vol 5, N.