Abstract:
هدف: هدف این مطالعه، بررسی رابطهی بین پذیرش فناوری و مهارت حل مساله افراد و برخی دیگر از زمینههای مرتبط دانشآموزان دورهی اول متوسطه شهرستان دامغان در سال تحصیلی 1397-98 میباشد. روش بررسی:نمونه آماری شامل283 نفراز دانشآموزان دورهی اول متوسطه شهرستان دامغان با روش نمونه گیری تصادفی خوشهای دو مرحلهای انتخاب شدند، و دو پرسشنامه پرسشنامه حل مسئله هپنر PSI و پرسشنامه پذیرش فناوری TAM را تکمیل نمودند. روش تحقیق این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ ماهیت همبستگی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از همبستگی ساده پیرسون، همبستگی رگرسیون و آزمونt استفاده شد . یافته ها و نتیجه: نتایج تحقیق نشان داد که پذیرش فناوری و حل مساله رابطهی مثبت معنی دارد و همچنین بین پایه تحصیلی و پذیرش فناوری و حل مساله هم رابطه مثبت وجود دارد اما تفاوت معنیداری بین دختران و پسران نمونه در پذیرش فناوری و حل مساله مشاهده نشد و هر دو گروه در این دو مولفه یکسان بودند.
The purpose of this study was to investigate the relationship between technology acceptance and problem solving and some other fields related to the first secondary school in Damghan in the academic year of 1977-98. A sample of 283 high school students in the city of Damghan was selected by two-stage cluster random sampling and two questionnaires were completed by Hepner PSI problem solving questionnaire and TAM technology acceptance questionnaire. The research method was applied in terms of purpose and in nature of correlation. Pearson correlation, regression correlation and t-test were used for data analysis. The results showed that technology acceptance and problem solving had a positive relationship and there was also a positive relationship between educational attainment and technology problem solving but no significant difference was found between girls and boys in technology acceptance and problem solving. The two components were identical.
Machine summary:
یافته ها و نتیجه: نتایج تحقیق نشان داد که پذیرش فناوری و حل مساله رابطهی مثبت معنی دارد و همچنین بین پایه تحصیلی و پذیرش فناوری و حل مساله هم رابطه مثبت وجود دارد اما تفاوت معنیداری بین دختران و پسران نمونه در پذیرش فناوری و حل مساله مشاهده نشد و هر دو گروه در این دو مولفه یکسان بودند.
پیشینه پژوهش در پژوهشی با روش شبه آزمایش وبا استفاده از دوگروه آزمایش وکنترل30نفره در دانشگاه شیراز با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی انجام شده و با استفاده از نرم افزار spss تحلیل شد وبه این نتیجه رسیدند که آموزش مهارت های حل مساله به دانشجویان باعث توانمندی وارتقای مفهوم خود تحصیلی و پیشرفت تحصیلی می شود وباید برنامه های آموزشی مورد توجه قرار گیرد.
(زراعت & غفوریان, بهار1388) در پژوهشی 60نفر از دانش آموزان پسر 18-12 ساله که میزان خشم آنها به وسیلهی پرسشنامه آیزنگ برای نوجوانان در سطح بالا نشان داده شده ومشاهده و مصاحبه با آنها نیز این مساله را تائید میکرد از طریق روش نمونه گیری خوشهای چند مرحلهای از میان مدارس تهران انتخاب شدند به صورت کاملا تصادفی دو گروه 30نفری کنترل و آزمایش انتخاب شدند.
{مراجعه شود به فایل جدول الحاقی} بر اساس جدول3 مقدار ضریب همبستگی پیرسون محاسبه شده بین متغیر مهارت حل مساله با پایه تحصیلی افراد رابطه مثبت معنیدار وجود دارد.
این نتیجه با تری فینگر و همکاران (Treffinger, selby, & Scott, 2008) و راستگو و همکان(1389) هم سو است اما بر خلاف نتایج کسیدی و لانگ (Cassidy & Long, Problem-solving style, stress, and psychological illness: Development of a multifactorial measure.