Abstract:
سبکشناسی بهعنوان یکی از شاخههای زبانشناسی نوین همواره میکوشد متن را به لحاظ زیباییشناسی، بدون توجه به تاریخ، جامعه و زندگی پدیدآورنده آن که اموری خارج از متن هستند، بررسی کند. مطالعه سورههای قرآن از این منظر، نشاندهنده این است که قرآن کلامی فنی، دقیق، فرازمانی و فوق بشری و دارای بافتی منسجم و بینظیر است. چارچوب سبکشناسی شامل بررسی سطح آوایی، واژگان، تصادف، تعریف و تنکیر، افراد و جمع، تکرار، اسمیه و فعلیه بودن جملات و نوع استفهامها و ... است. پژوهش حاضر باملاحظه فضای حاکم بر سوره قمر، جنبههای زیباییشناختی و سبکشناختی آن را به روش توصیفیـتحلیلی بازکاوی میکند. رهاورد این پژوهش گویای آن است که با توجه به سیاق و فضای این سوره، واژهها، جملات و حروف، هنرمندانه در جایگاه و مناسبت ویژهای بهکار رفتهاند. الفاظ کاملاً در خدمت معناست و معنا به بهترین شکل در نوع واژهگزینی تأثیر گذاشته است؛ بهگونهای که هرگز امکان تعدیل، جابجایی یا پیشنهادی جهت تبدیل و تحول متن باقی نمیماند.
Stylistics as a branch of modern linguistics always strives to examine the text in terms of aesthetics, regardless of history, society and the life of its author, which extratextual matters. Studying the Surahs of the Quran from this point of view indicates that the Quran is a technical, precise, timeless and super-human text and has a unique and consistent structure. The framework of stylistics includes a review of phonology, vocabulary, sequences, definite or indefinite structures, singular and plural words, repetition, nominal or verbal sentences, and types of questions and so on. The present study examines the aesthetic and stylistic aspects of the Surah Al-Qamar through a descriptive-analytical method, while taking into account the unique context of the Surah itself. The result of the study revealed that, given the context of the Surah, words, sentences, and letters have been used artistically in a unique sequence and position. The words serve the meaning perfectly, and the meaning has affected the choice of words, in a way that it would not be possible to modify, move, or make a suggestion in order to alter and transform the text.
Machine summary:
١ـ١ـ تکرار حرف آن گونه که قبلا ياد شد مضمون غالب سوره قمر، کنش و واکنش هاي سريع و پي در پـي ميـان دو جبهه حق و باطل ، تهديد و وعيد و انذار و تأکيد بـر برپـايي قيامـت و معجـزات الهـي و عـذاب کافران به فرمان الهي است که همگي سريع و آني است ؛ و «ما امرنا الا کلمح البصـر» تکـرار حـرف به معني ذکر مرتب و پي در پي يک حرف در قالب کلمه و عبارات پاياني يک متن اسـت کـه آوا و ريتمي خاص به عبارات اعطا ميکند.
١ـ٢ـ تکرار اسم از ديگر نمونه هاي تکرار در سوره يادشده ، تکرار اسـم به صـورت عينـي يـا تکـرار متـرادف آن است که گاه باهدف وعيد انجام شده اسـت ؛ بـراي مثـال تکـرار اسـم «السـاعه »در آيـه «بـل السـاعۀ موعدهم والساعۀ أدهي وأمر» (قمر/٤٦) جنبه اسلوبي خاصي بدان بخشيده و از آن بـه عنوان ابـزاري هنري جهت انتقال مفهوم خاص استفاده نموده است ؛ چراکـه امکـان ذکـر ضـمير بـه جاي «السـاعۀ» وجود داشت ، ولي جهت تهديد و تذکر دوباره ، عـين واژه تکـرار شـده اسـت تـا ذکـر مجـدد واژه توجه مخاطبان را به اهميت و تهديد روز قيامت جلـب نمايـد.
مؤيد اين مطلب اين است که محمود المسيري، نويسنده کتاب «التقديم و التأخير فـي القرآن الکريم »، ـ کهتمام تقديم و تأخيرهاي قرآن کريم را تک به تک بررسـي کـرده اسـت ــ تنهـا يک پاراگراف از کتاب هشتصد صفحه اي خود را به بحث تقديم و تأخير در سورة قمـر اختصـاص داده است .