Abstract:
«شفاعت» به معنی «واسطهگری برای آمرزش گناه گناهکاران»، پیوسته مورد توجه فرقههای گوناگون اسلامی بودهاست. اگر شفاعت به معنایی که در اذهان مردم است، در دستگاه الهی وجود داشته باشد، هم با عدل الهی در تعارض است، هم موجب نقض قوانین الهی میشود. از سوی دیگر، خداوند رحمان در قرآن مجید در آیات 48 و 123 سورة بقره، شفاعت زر و زور را در دستگاه الهی مردود اعلان فرمودهاست، لیکن در بسیاری از آیات، بهویژه آیة 44 سورة زمر، به صحت شفاعت تصریح نمودهاست و آن را منحصر به خداوند و کار گزاران او میداند. در این جستار، نویسنده نخست مفهومشناسی شفاعت را از منظر آیات و روایات تبیین نموده، آنگاه دیدگاه علامه طباطبائی و برخی از متفکران اسلامی دیگر را به روش تحلیلی بررسی نمودهاست.
Intercession, referring to mediating for the forgiveness of the sins of sinners, has been continuously the focus of attention for various Islamic sects. If intercession, as understood by the masses, indeed exists in the divine system, it would be in contradiction with divine justice, and it would violate of divine law. On the other hand, Allah the Most Merciful in the Holy Quran in verses 48 and 123 of al-Baqqārah rejects intercession, zar and zur as existing in the divine system, but in many verses, especially verse 44 of surah al-Zumar, it is clear that intercession exists and is exclusive to Allah and His agents In this essay, the author first explains the concept of intercession from the perspective of verses and narratives, and then examines the views of Allamah Tabataba’i and a number of the Islamic thinkers through an analytical method.
Machine summary:
مفهوم شناسي «شفاعت » از منظر آيات و روايات و تحليل ديدگاه علامه طباطبائي (با تکيه بر الميزان ) و برخي از متفکران اسلامي محمدحسين بيات استاد زبان و ادبيات فارسي ، دانشگاه علامه طباطبائي، تهران ، ايران (تاريخ دريافت : ١٣٩٦/١٢/٠٩؛ تاريخ پذيرش : ١٣٩٦/١٢/٠٩) چکيده «شفاعت » به معني «واسطه گري براي آمرزش گناه گناهکاران »، پيوسته مورد توجه فرقه هاي گونـاگون اسلامي بوده است .
حق آن است که معني شفاعت در کتاب و سّنت بـا توجـه بـه حـوزة معنـايي و عناصـر همنشين بازگشت به اعمال خود انسان دارد، چـون دعـاي تضـرّع و سـاير اعمـال صـالحه ؛ مانند زيارت قبر پيامبر اکرم (ص ) و ساير ائمه (ع )، به ويژه زيارت امام حسين (ع )؛ به ديگر بيـان ، شفيع انسان ، خود عمل وي است و شفاعت خداونـد نسـبت بـه بنـدگان ، همـان مغفـرت و ظهور رحمت بيکران او در برابر اعمال انسان ـ مثل توبه ، دعا و استغفارـ اسـت کـه شـامل حال گنهکاران ميشود.
بنابراين ، طبق چهار آيۀ اخير، شفاعت را بدون توبـه ، دعـا و ماننـد آن اساسـي در کـار نيست و شفاعت با توبه همان مغفرت الهي و نوعي پاداش عمل بندگان به واسـطۀ خداونـد است و نيز هر کسي شفيع نتوانـد بـود، مگـر کسـاني کـه مظـاهر ارادة الهـي هسـتند؛ مثـل فرشتگان ، انبياء و اولياء که کارشان جلوة کار الهي و سخن آنان تجّلي سخن خداست ؛ بـه ديگر بيان ، شفاعت آنان عين شفاعت خداوند است .