Abstract:
هدف اصلی این مقاله، بررسی ارتباط بین مراحل سه گانه تکامل اخلاق هگلی یعنی حق انتزاعی، اخلاق فردی و اخلاق اجتماعی با سه گانه خانواده، جامعه و دولت در فرایند دیالکتیک آگاهی هگل میباشد. در این نوشتار نقش دیالکتیک آگاهی در زمینههای رشد و نمو اخلاقی فرد (خانواده، جامعه مدنی و دولت) در فرایندی منظم از تربیت اخلاقی و در ارتباط با یکدیگر موردبررسی قرار گرفت. برای دستیابی به این هدف از شیوه توصیفی – تحلیلی بهره گرفته شد. لذا با بررسی متون هگلی، به ارتباط بین نظام اخلاقی او با دیالکتیک آگاهی پرداخته شد و سرانجام استنباطی از آرا تربیت اخلاقی هگل ارائه شد. یافتهها حاکی از آن است که نظام تربیت اخلاقی هگل مبتنی بر زمینههای سه گانه خانواده، جامعه و دولت میباشد که هر یک از آنها ارتباط تنگاتنگی با مراحل سه گانه دیالکتیک آگاهی او دارند. بر این اساس یک الگوی پیش فرض از تربیت اخلاقی هگل ترسیم شد که میکوشد ارتباط بین سه گانه هایی که در تکامل حیات اخلاقی فرد دخیل هستند را مشخص کند. بیلدونگ نخستین گام این الگو، زیربنایی به نام خانواده دارد که در آن تربیت فردی بر مبنای اخلاق انتزاعی شکل میگیرد. مرحله دوم، جامعه مدنی نام دارد که در آن بر تربیت اجتماعی فرد تاکید میشود. سرانجام، از ترکیب این دو گام، مرحله نهایی الگوی تربیت اخلاقی هگل یعنی «رفع و ارتقا» شکل میگیرد. این گام در زیر مجموعهای به نام «دولت» حاصل میشود که در حقیقت مظهر اصلی حیات اخلاقی هگل را نشان میدهد.
The main objective of this research is to investigate the relationship between the three stages of Hegelian ethics evolution: the abstract right, individual morality, and social ethics with the triples of the family, society and state in the process of the dialectic of Hegel's consciousness. This research study the dialectical role of consciousness in the context of one's moral development (family, civil society, and state) in a systematic process of moral education and concerning one another. To achieve this goal has been used as a descriptive-analytical approach. By examining the Hegelian texts, it is possible to understand the relationship between his moral system with the dialectic of consciousness, and finally to deduce the ideas of Hegelian moral education. The findings show that Hegel's system of moral education is based on the three areas of family, community, and state, each of which is closely linked to the three stages of his dialectic of consciousness. On this basis, the default model of Hegel's moral education is outlined, which seeks to illustrate the relationship between the triplets involved in the evolution of one's moral life. Bildung, as the first step, has an infrastructure called the family in which individual education is based on abstract ethics. The second stage has been created in an infrastructure called civil society, in which emphasis has been placed on individual social education. Ultimately, the combination of these two steps is the final stage of the Hegelian moral education model, which has been formed as an Aufhebung.
Machine summary:
82962 الگوي تربيت اخلاقي هگل بر مبناي ديالکتيک آگاهي ايوب محمودي ١، رضاعلي نوروزي ٢، محمدحسين حيدري ، ميثم سفيدخوش ٤ 3 تاريخ دريافت : ٩٨/٦/٢٣ تاريخ پذيرش : ٩٨/١٠/٢٩ چکيده هدف اصلي اين مقاله ، بررسي ارتباط بين مراحل سه گانه تکامل اخلاق هگلي يعني حق انتزاعي، اخلاق فردي و اخلاق اجتماعي با سه گانه خانواده ، جامعه و دولت در فرايند ديالکتيک آگاهي هگل ميباشد.
هدف اصلي اين پژوهش ، بررسي رابطه بين تربيت اخلاقي هگل در چارچوب نهادهاي حساسي مانند خانواده ، جامعه مدني و دولت در سير ديالکتيکي است که هر يک به نوع خود، زمينه را براي تبديل و ارتقا اخلاق به حيات اخلاقي فراهم ميسازند.
بنابراين ، هر رويکردي که در اين پژوهش به عنوان رويکرد تربيت اخلاقي هگل مطرح ميشود در حقيقت باب کوچکي است براي پژوهشگران جديد که در اين حوزه مشغول به کار هستند تا با توسعه و تکميل آن بتوان گام هاي تازه تري در اخلاق هگلي برداشته شود.
به طور کلي ميتوان اين گونه نتيجه گرفت که در انديشه هگل ، بيلدونگ شکل عاليتر تربيت و فرهنگ است که از ديالکتيک آگاهي هگلي حاصل ميشود.
Social Education دولت بدون وجود مراکز آموزشي، موسسات مدني، نهادهاي آموزشي مردمي، مراکز ديني که در جامعه مدني رشد و نمو يافته اند و البته مهم تر از همه اين ها، خانواده که نقش اصلي را در فرايند تربيت کودکان ايفا ميکند، قادر به نقش آفريني مثبت در عرصه سياست گذاري صحيح آموزشي نيست .