Abstract:
بیداری عربی که از اواخر سال 2010 پهنة وسیعی از خاورمیانه عربی را در برگرفت، سبب ایجاد تغییرات گستردهای در حوزة سیاست داخلی و خارجی کشورهای واقع در این منطقه و سایر بازیگران درگیر در این مجموعه امنیتی شده است. این تحولات بهجای گسترش دموکراسی در خاورمیانه، زمینه فرسایش بیشتر دولت و گسترش مداخلات خارجی را در کشورهای دستخوش بحران بهوجود آورد که البته این وضعیت خود متاثر از ضعف دولتملتسازی و بحرانهای عدیده سیاسی- اجتماعی در این منطقه بوده است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا دولت شکننده در عراق و تاثیر آن بر مداخله قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در این کشور پس از بیداری عربی مورد واکاوی قرار گیرد. دراینارتباط، این پرسش اصلی مطرح میشود که دولت شکننده در عراق پس از بیداری عربی چه تاثیری بر گسترش مداخله قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در این کشور داشته است؟ برای پاسخ به پرسش فوق از الگوی دولت شکننده با روش تبیین علی استفاده شده است. یافتههای پژوهش نشان میدهد که شکنندگی دولت در عراق که در مقطع زمانی پس از بیداری عربی تشدید شده باعث گسترش مداخله قدرتهای منطقهای و فرامنطقهای در عراق شده استکه با حمایت از جریانات همسو، با هدف کسب جایگاه هژمونی منطقهای، ایجاد بازدارندگی و گسترش حوزة نفوذ ژئوپلیتیک را دنبال میکنند. این سیاستها بر فرسایش بیشتر دولت در عراق تاثیر گذارده است.
Abstract
The Middle East region has experienced various patterns and processes of statehood since the formation of national units. The Arab awakening which encompassed the huge part of the Middle East and North Africa since 2011 was promising a fundamental transformation in the statehood patterns following an intermittent period of decline and weakness. However, the mentioned developments have been coupled with political chaos, security crisis and even civil war. Countries such as Iraq, Libya, Syria, and Yemen in which the concepts of state and nation had not been realized and authoritarian regimes had been the main factor of the connection of the state's parts, have experienced a complicated situation regarding the indexes of fragility and vulnerability. This situation in Iraq goes back to the United States invasion of Iraq in 2003 and the fall of Saddam Hossein. However, the Arab spring and the erosion of state in the region have exacerbated the vulnerability and fragility of Iraq in an unprecedented way.
Machine summary:
یافته های مقاله مذکور نشان میدهد که بحران هویت ملی ناشی از دولت و ملت سازی تحمیلی در بیش از یک سده اخیر و تعارضات ، خشونت های قومی مذهبی و فرهنگ سیاسی واگرا در عراق پساصدام ، بر تحقق فدرالیسم در این کشور بسیار مؤثر بوده اند (٢٠١٥ ,Zare &Sardarnia ) رضایی و تهامی نیز در مقاله «بررسی پیامدهای امنیتی منطقه ای دولت های شکننده ، بررسی موردی عراق » به تبیین ابعاد و پیامدهای دولت شکننده عراق بر امنیت ملی و نفوذ منطقه ای ایران پرداخته اند.
State-Building دولت شکننده عراق و دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای ١٩٥ استدلال میکنند که شکست دولت در عراق به واسطۀ عواملی چون حمله امریکا، ناکارآمدی حکومت مرکزی و ارتباطات تنش آلود میان گروه های مذهبی و قومی منجر به قدرت یابی داعش شده است .
عدم وجود ارتباط شبکه ای و اندام وار بین دولت و جامعه در عراق و تشدید شکاف های مذهبی و قومی-زبانی و ناتوانی حکومت ٢٠٢ پژوهش نامۀ ایرانی سیاست بین الملل ، سال ٨، شماره ١، پاییز و زمستان ١٣٩٨ مرکزی در نظم بخشی به حوزه های اقتصادی، اجتماعی و سیاسی به عنوان یک عامل محوری در شکل - گیری و تداوم وضعیت شکننده در این کشور عمل نموده است .