Abstract:
در میان بناهای مختلف، خانه مکانی است که بیش از همه در ارتباط تنگاتنگ با زندگی در حال تحول انسان قرار دارد. این در حالی است که این تعامل پویا بین ساکن و مسکن در عصر امروز تحت تأثیر رویکردهای علمی و اثباتی به رابطه سوژه- ابژه تقلیل یافته است. این رابطه، ساکن را چون سوژهای صرف در مقابل مسکن خویش(نه در کنار آن و با آن) قرار میدهد و مسکن چون محصولی تمامشده پذیرای زندگی در حال تحول انسان نیست. این پژوهش ریشه حل این مشکل را در شکلگیری مسکنی خوانشپذیر میداند که پذیرای خوانشهای مختلف ساکنین است. ایده این خانه از دیوان حافظ گرفته شده که با هر دلی همنواست و تازهترشدن دانایی آدمی در طول دوران و نیز ظهور دریافتکنندگان جدید موجبات خوانشهای نوینی از آن را فراهم میکند. در این راستا، ابتدا سعی شده عوامل مؤثر بر خوانشپذیری شعر حافظ تبیین شود و سپس نمود این عوامل در حوزه معماری و به خصوص، سکونت کشف گردد و سپس به روش تطبیقی- تحلیلی عوامل مؤثر بر خوانشپذیری مسکن تبیین شود. توضیح آنکه این عوامل در سه دسته کلی «معانی چندگانه»، «معانی ازلی» و «پیوندهای ساختاری و محتوایی» تبیین شده است.
Machine summary:
عوامل مؤثر بر خوانش پذيري در شعر حافظ و تناظر آن با ويژگيهاي مسکن خوانش پذير * تاريخ دريافت : ٩٦/١١/١١ مهشيد کريمي تاريخ پذيرش : ٩٧/٣/١٠ ابوذر صالحي ** چکيده در ميان بناهاي مختلف ، خانه مکاني است که بيش از همه در ارتباط تنگاتنگ با زندگي در حال تحول انسان قرار دارد.
در واقع اين ديدگاه از دو منظر بـر خـوانش پـذيري شعر حافظ مؤثر بوده است : اولا بکارگيري چنين مفاهيم ازلي در شعر حافظ از آنجـا کـه خود خوانش پذيرند آن را خواندني کرده اند چراکه اين موضوعات اين قابليت را دارند کـه بتوان از زواياي مختلف به آن نگاه کرد و از سويي ديگر براي عمـوم مخاطبـان موضـوعي مشترک، آشنا و ملموس باشد(رضي، ١٣٨٣: ١٢٤).
با بررسي اين دو محور که در ادامه خواهد آمد، مشاهده ميشود که حافظ با ايجاد پيوند آشکار و مکتوم کلمات با هم چه در محـور همنشيني(افقي) و چه در محور جانشيني(عمودي)، توانسته است به طور غيـر مسـتقيم ، معاني ديگر واژه را نيز به نمايش گذارد و اينچنين بر خوانش پذيري شعر خويش بيفزايد.
از آنجا که در جهان بيني حافظ هـر چيـزي کـه نشاني از معشوق ازلي دارد در مجلس انس و الفت حافظ جمع است چه انسان هـا و چـه ساير پديده هاي هستي در کنار هم و با هم مخاطب قرار ميگيرند و خواننـده در هنگـام خوانش شعر با آن ها به گفت وگو مينشيند(غلامحسين زاده ، ١٣٨٧: ٢٥٢و٢٥٣).
Translation by Ahmad Reza Tehran: Soroush.
"Hermeneutics and Hafez", Journal of Faculty of Literature and Humanities University of Tehran 4: 107-116.