Abstract:
آتش یکی از عناصر اربعه است که نقش آن در ساخت کیهان و پیدایش گیتی نزد قدما، بسیار مهم است. به همین دلیل فردوسی از این عنصر مقدس و باستانی، در «شاهنامه» بسیار مدد جسته است. هنگامی که سخن از آتش به میان میآید، باید به باورها و ایدئولوژیهای باستانی و اساطیری نیز، حتماً توجه داشته باشیم. اگرچه آتش برای ساکنین جنوبی زمین و سرزمینهای گرم و داغ مانند عربستان خیلی پدیده زیبا و ارزشمندی نمیباشد و شاید برای برخی از این اقوام به عنوان عذاب و ترسانیدن استفاده شده است اما برای قبایل و مردمان شمالی که روزگاری در یخبندانهای طولانی زندگی میکردهاند، نعمتی ارزشمند محسوب میشود. تمامی این موارد باعث میشود که آتش رفتهرفته در اندیشه اقوامی که در نیمکره شمالی زندگی میکردند، تقدّس و ارزش قدسی پیدا کند. پس از آن نیز در دوران تاریخی و حتی پس از اسلام نیز، در آثار شاعرانی همچون فردوسی، به عنوان عنصری مقدس و مورد استفاده در جشنها و شادیها، انعکاس پیدا کند.
Machine summary:
اگرچـه آتـش بـراي ساکنين جنوبي زمين و سرزمين هاي گرم و داغ ماننـد عربسـتان خيلـي پديـده زيبـا و ارزشمندي نميباشد و شايد بـراي برخـي از ايـن اقـوام بـه عنـوان عـذاب و ترسـانيدن استفاده شده است اما براي قبايـل و مردمـان شـمالي کـه روزگـاري در يخبنـدان هـاي طولاني زندگي ميکرده اند، نعمتي ارزشمند محسوب ميشود.
مقالـه ديگـري که مرتبط با «مثنوي» مولوي تنظـيم شـده تحـت عنـوان «نـار(آتش ) در شـعر مولانـا» (عبدالهي اهر، ١٣٩٤، صص ٢٢٢-١٩٥) و همچنين پايان نامـه اي نيـز بـا نـام «آتـش و جايگاه آن در ادبيات فارسي و آيين هاي ايراني از عهد کهن تـا امـروز»(ميرزائـي، ١٣٨٤) در دانشگاه آزاد اسلامي واحد تهران مرکزي، از آن دفاع شده است که باز هم موضوع آن حول محور جشن هاي باستاني و آيين هاي کهن ايراني تا بـه امـروز، بحـث کـرده اسـت .
از آنجا کـه آتـش در اسـاطير ايرانـي بسـيار مقدس تلقي شده است ميتوان گفت که تعريف خاص با توجه و تکيه بر اين موضوع کـه جزء تابع کل است ، بر عنصر آتش و اسطوره هايي که در ارتباط با آن شکل گرفته اسـت ، صادق و درست دانست و ميتوان گفت زماني که اساطير و باورهاي ايراني قبل از اسـلام ، با ورود اسلام به ايران از بين رفتند، براي آنکه آتش بتواند همچنان قداست خود را حفظ کند، به آيين و اسطوره هاي سامي متوسل گشت و تغيير يافت .