Abstract:
اختصاصات اعتقادی شیعه مجموعه آموزههایی است که یا اصل آموزه اعتقاد قطعی و منحصر به شیعه است؛ یا تقریر و نوع تبیین آن به شیعه اختصاص دارد. موضوع این مقاله، تبیین و استخراج اختصاصات اعتقادی شیعه امامیه از دیدگاه سید مرتضی است. هدف از پژوهش آن است که عقاید اختصاصی شیعه از متون متکلمی امامتپژوه و نزدیک به عصر حضور که معاصر و محشور با اهلسنت است، استخراج شده و مرز عقاید شیعه امامیه و سایر فرق در این آموزه معلوم گردد. این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی و با استناد به ادله عقلی و نقلی انجام شده است. سید مرتضی به عنوان یکی از متکلمان مطرح مدرسه بغداد، با تدوین کتب و رسالههای متعدد و پاسخ به شبهات اعتقادی اهلسنت، به تبیین صحیح عقاید اسلامی و طرح منظومه کامل فکر شیعی میپردازد. یافتههای مقاله گویای آن است که ایشان با تبیین آموزههای امامت، همچون تعریف امام، عصمت، منصوص بودن و علم امام، مهدویت و رجعت، این باورها را به عنوان اعتقادات اختصاصی شیعه مطرح ساخته و مرز اعتقادی شیعه امامیه و دیگر فرق در این باورها را بیان میکند.
Shiite Imamiyeh beliefs specificities are a set of teachings that are either exclusive to the Shiites; or its narration and its type of explanation belongs to the Shiites. The subject of this article is to explain and extract the Shiite Imamiyeh beliefs specificities from the point of view of Seyed Morteza. Using a descriptive-analytical method and clarifying the boundaries of Shiite Imamiyeh beliefs with other Islamic sects, this paper seeks to extract the Shiite Imamiyeh beliefs specificities from the theological texts of the Imamiyeh, which were close to the time of Imam’s presence and were contemporary with the Sunnis. Compiling numerous books and treatises and answering the doubts of Sunnis, Seyed Morteza, as one of the prominent theologians of the Baghdad school, provides the true explanation of Islamic beliefs and a complete system of Shiite thought. The findings show
Machine summary:
یافتههای مقاله گویای آن است که ایشان با تبیین آموزههای امامت، همچون تعریف امام، عصمت، منصوص بودن و علم امام، مهدویت و رجعت، این باورها را به عنوان اعتقادات اختصاصی شیعه مطرح ساخته و مرز اعتقادی شیعۀ امامیه و دیگر فرق در این باورها را بیان میكند.
البته شاید به نظر برسد ریاست در امور دنیا از این تعریف سید حذف شده است؛ درحالیکه در حقیقت نظر نهایی ایشان چنین نیست؛ بلکه در الشافی معتقد است: «الإمامة رئاسة عامّة في امور الدّنيا و الدّين» (علمالهدي، 1410ق، ج1، ص5)، که با تعاریف اهلسنت، چون تفتازانی، مشترک است، اما سادهانگاری است که گمان شود شباهت در تعریف، شباهت در حقیقت مفهومی را موجب خواهد شد؛ چراکه نوع تصور و تصدیق امامت در شیعه، اختصاصی این فرقه است و این مسئله موجب میشود حقیقت مفهومی امامت اختصاصی شیعۀ امامیه شود.
همچنین سید مرتضی معتقد به وجوب نص در امامت است از نظر ایشان همانطور که عصمت امام واجب است وجود نص الهی بر ایشان نیز لازم بوده و اختیار امت در این امر جایز نیست؛ چراکه علم به عصمت تنها در حیطه علم خداوند است پس تنها او میتواند فرد معصوم را با لسان نبی به امامت برگزیند و یا امام همراه با ادعای امامت، علمی معجزهآسا از خود عیان سازد.
برایناساس علم کامل امام به جمیع دین از اختصاصات اعتقادی شیعۀ امامیه است، اما در خصوص علم امام به غیب، از دیدگاه سید مرتضی، این امر، واجب نیست؛ لذا از نظر ایشان دیدگاهی اختصاصی نیز نیست.